مدیریت کوچ به مزارع آفتاب گردان
1 – چون منطقه از یک گیاه خاص مثل آفتاب گردان غالبیت داره زنبور مجبور به جمع آوری یک نوع گرده میشه که این نوع گرده به تنهایی قادر به تامین همه مواد پروتيني و نیاز اسيدامينه ای و سایر نیازهای غذایی زنبورعسل نیست و این روند قاعدتا در روند تغذیه نوزادان جدید و کارگرها ی چرا و پرستاران اختلال ایجاد میکنه
2 – وجود شهد فراوان باعث میشه زنبور تنها به فکر ذخیره سازی عسل بشه و جا برای تخم ریزی زنبورعسل به شدت کاهش پیدا می کنه و ملکه هم تخم ریزی رو کاهش میده و روند جاگزيني زنبوران جدید به جای زنبورهاي کارگر قدیمی و مسن با مشکل مواجه میشه
3 – قاعدتا شهد فراوان و تهیه عسل و کار شبانه روزی یک فعالیت بسیار پرانرژی و طاقت فرسا برای زنبورعسل است که در این شرایط چون حجم کاری بالایی دارند زودتر پیر و مسن ميشند و از گردونه تولید خارج میشن من این فعالیت زنبورعسل رو خودکشی میدونم از حول حلیم تو دیگ افتادن میشه تعبیر کرد.

به نظرم برای آفتابگردان و کنار و … که عسل بسیار خوبی میشه برداشت کرد بایستی فقط زنبورهاي قوی و ترجیحا طبق دار رو کوچ داد به این مناطق و توصیه خودم اینه که حتما با یک کیک گرده تغذیه بشند تا نیاز پروتيني شون برطرف بشه و یا این که از ذخیره کافی گرده در شان ها مطمئن بشیم و حتما قبل از کوچ قانون چهل روزگي رو رعایت کنیم تا حداکثر زنبورهاي چرا رو داشته باشیم،
استفاده از پوکه های حاوی نان گرده، در نظر گرفتن آبخوری مناسب در کنار زنبورستان، زنبورسازي بلافاصله بعد برداشت عسل و کوچ مناسب در یک زمان خوب و … می تونه تا حدی کمک کنه ،
البته برای آفتاب گردان پرنده زنبورخوار هم یه معضلی هست تو بعضی مناطق که اینهم باید در نظر گرفت. دوستان باتجربه هم می تونند نقد کنند و یا پيشنهاداتشون رو اضافه کنند. بسیار خوشحال میشم تجربیات تون رو در این زمینه بگید تا حدودی بتونم از تلفات این معضل رو بر طرف کنیم.
در صورت تمایل مقاله ” نقش کلزا نیاز غذایی زنبور عسل ” را مطالعه کنید