چرا زنبورها عاشق طعم تلخی گرده گل ها هستند؟
تا حدود ۸۰ میلیون سال پیش، زنبورهای اجتماعی بهطور کامل شکل گرفته بودند و ابزارهای لازم برای جمعآوری و خوردن گرده را داشتند. یک زنبور فسیلشده در کهربای عصر کرتاسه در نیوجرسی بسیار شبیه به بعضی از زنبورهای بینیش امروزی است. اما این تغییر دقیقاً از چه زمانی شروع شده، هنوز معلوم نیست. احتمالاً این تغییرات، مرحلهبهمرحله و با مجموعهای از تصادفهای مفید رخ دادهاند، بهطوری که هم به نفع زنبورها تمام شدهاند، هم به نفع گیاهان.
چطور این اتفاق افتاده؟ فرض کنید یک زنبور ماده برای شکار بیرون میرود و به یک سوسک کوچک که روی گلی پنهان نشسته، حمله میکند. شکارش را نیش میزند، آن را با خود به لانه میبرد تا غذای نوزادش باشد. اما وقتی در حال رها کردن طعمه است، متوجه میشود چیزی به بدنش چسبیده. سعی میکند آن را بتکاند، ولی به پایش میچسبد. دانهی گرده مثل چسب همهجا میچسبد. آخر سر پایش را به سوسک مرده میمالد و گرده هم همانجا میماند. شاید با خودش بگوید: (بگیر بچه، اینم یه لقمهی دیگه).
ممکن است چنین اتفاقهایی بارها تکرار شده باشند تا بالاخره گرده وارد رژیم غذایی زنبورها شده. شاید نوزادهایی که این مخلوط را میخوردند، بهتر رشد میکردند. یا شاید مادرها چون با طعمههای خطرناک درگیر نمیشدند، سالمتر میماندند. کمکم مقدار گرده در رژیم غذایی بیشتر شده: اول یه کمی، بعد نصف غذا، بعد بیشتر و بیشتر.
موهای بیشتری روی بدن زنبورها رشد کرد تا گردهها را بهتر به خود بگیرند. این موها به مرور شاخهدار شدند. در نهایت، زنبورها به مجموعهای از ابزارها برای جمعآوری گرده مجهز شدند: بدن پشمالو، پاهای برسدار، بار الکتریکی، شانهها، فکهای جمعکننده. در همین حین، گلها هم تغییر کردند، رنگارنگ شدند، خوشبو شدند و با پاداشهایی مثل شهد، زنبورها را به سمت خود کشاندند. ناگهان، دنیای زنبورها از دنیای شکارچیهای نیاکانی جدا شد، و چیزی پدید آمد که ما امروز به آن میگوییم زنبور.
اما برای اینکه زنبورها اصلاً گرده را امتحان کنند، باید گردههای مغذی از قبل در طبیعت وجود داشته باشند. کشف جدیدی از یک سوسک در کهربای باستانی این احتمال را تقویت میکند. این سوسک همراه با دانههای گردهای از خانوادهی سیکادها پیدا شده. زیستشناسان حدس میزنند که خیلی پیشتر از ظهور گلهای امروزی، سوسکها گردهی سیکادها را منتقل میکردهاند، شاید حتی از ۲۵۰ میلیون سال پیش.
این یعنی قبل از اینکه زنبورها گردهخوار شوند، حشرات دیگر مدتها بود که گرده میخوردند. بنابراین، گرده احتمالاً از همان اول هم غذایی مقوی بوده. اگر گردهافشانی توسط سوسکها به گیاهان کمک میکرده، پس احتمال دارد گیاهان هم برای جذب آنها، گردههایی خوشعطر و مغذی تولید میکردهاند. از آنجا، رفتن به سمت گردهافشانی توسط زنبورها، گامی طبیعی بوده.
گرده غذای عجیبی است. دانهی گرده در واقع سلول جنسی نر گیاه است. در بین همهی بخشهای خوراکی گیاه، برگ، ساقه، ریشه، گل، میوه، عجیب است که سلولهای تولیدمثل، غذای اصلی زنبورها باشند! ولی حقیقت این است که گرده منبعی غنی از پروتئین، ویتامین، چربی و کربوهیدرات است که زندگی تعداد زیادی از جانوران را تأمین میکند و رابطهای پیچیده میان آنها و گیاهان بهوجود میآورد.
گرده یا با باد جابهجا میشود یا با جانوران. گردههای بادی سبکاند و بهراحتی در هوا پخش میشوند. اما گردههایی که توسط حشرات منتقل میشوند، درشتتر و مغذیترند. درست است که ساختن آنها برای گیاه هزینه دارد، ولی در عوض احتمال موفقیت گردهافشانی را بالا میبرند. یعنی یک معاملهی سودآور برای هر دو طرف.
زنبورها برای جمعآوری گرده، انواع و اقسام شیوهها را بهکار گرفتهاند. بعضی بدن پشمالو دارند، بعضی موهای بلند یا کوتاه. زنبورعسل، زنبور بینیش و زنبور درشت، گرده را خیس میکنند و به شکل گلوله در کیسههای پاهای عقبیشان میچسبانند. بعضی دیگر فقط به بدنشان میچسبانند، بعضی آن را میخورند و بعداً برای نوزاد بالا میآورند. حتی بعضی زنبورها گرده را از دیگران میدزدند!
از آنجایی که معمولاً حیوانات به غذاهای خوشمزه علاقه دارند، خیلیها فکر میکردند گرده هم باید طعم خوبی داشته باشد. چون زنبورها عاشق عسل و شهدند، من هم تصمیم گرفتم گلولههای گردهای که از زنبورها جمع کرده بودم را امتحان کنم. ولی کاملاً شگفتزده شدم، طعمش واقعاً تلخ و ناخوشایند بود.
بعدها شنیدم که بعضی گردهها خوشطعمترند، شاید من بدشانسی آورده بودم. تا اینکه در نمایشگاهی تکهای شکلات تلخ دیدم که رویش با گرده تزئین شده بود. با ذوق امتحانش کردم، ولی بهشدت پشیمان شدم، تلخ، تند و واقعاً بدطعم.
سؤال اینجاست: چرا گرده اینقدر تلخ است؟ وقتی تکامل توانسته شهد شیرین، رایحههای خوش، رنگهای جذاب و شکلهای وسوسهکننده بهوجود بیاورد، چرا طعم گرده اینطور مانده؟
شاید درک زنبورها از طعم با ما فرق دارد. همانطور که آنها رنگ قرمز را نمیبینند، شاید تلخی را هم حس نمیکنند. یا شاید گیاهان نمیخواستند زنبورها همهی گرده را بخورند. اگر خیلی خوشمزه بود، ممکن بود چیزی برای گردهافشانی باقی نگذارند.
شمارا به مطالعه مقاله ” بررسی فرآیند گرده افشانی گیاهان ” دعوت می کنیم!

در کندوی زنبورعسل، زنبورهای پرستار اصلیترین مصرفکنندههای گرده هستند. آنها گرده را میخورند، هضم میکنند و با ترشحات غدهای، غذای نوزاد تولید میکنند. نوزادها ابتدا با این ترشحات تغذیه میشوند و بعد سراغ نان زنبور میروند، که ترکیبی از گرده و شهد تخمیرشده است. شاید نان زنبور خوشمزهتر از گرده خام باشد.
زنبورهای انفرادی معمولاً گرده نمیخورند. آن را با کمی شهد برای نوزادشان باقی میگذارند. شاید این ترکیب شهد و گرده طعم بهتری دارد. البته شکلات گردهدار مطمئناً اینطور نبود!
زنبورها معمولاً هنگام جمعآوری گرده، آن را نمیچشند. با آنتن و پاهایشان طعم را حس میکنند، ولی تحقیقات نشان داده آنها تلخی را با این اندامها حس نمیکنند. شاید تلخی برایشان مهم نباشد.
در یک آزمایش، زنبورهای بامبل گردههای آغشته به کینین (مادهای بسیار تلخ)، سلولز و شکر را دریافت کردند. آنها شکر را ترجیح دادند و از گردهی تلخ دوری کردند. بهنظر میرسد آنها فقط زمانی که گرده روی بدنشان مینشیند و شروع به نظافت میکنند، طعم آن را حس میکنند.
با این حال، هنوز معلوم نیست چرا گرده باید تلخ باشد، آنهم اگر زنبورها از طعم تلخ خوششان نمیآید. آیا کینین بهطور خاص زنبورها را دفع میکند؟ پاسخ هنوز مشخص نیست.
دانهی گرده برای محافظت از مواد ژنتیکی نر ساخته شده. این مواد درون سیتوپلاسمی قرار دارند که مثل ضربهگیر و منبع تغذیه عمل میکند. این بخش درون لایهای از سلولز به نام intine و سپس درون لایهای سختتر به نام exine قرار گرفته. Exine با مادهای چسبناک به نام pollenkitt پوشیده شده که گرده را به گلها و پاهای زنبور میچسباند. رنگ، بو و مزهی گرده از همین لایهی بیرونی میآید.
این لایهها بهویژه پوستهی سلولزی درونی، گرده را بسیار سختهضم میکند. اما زنبورها یاد گرفتهاند از سوراخ جوانهزنی دانه، آن را بشکنند. مدفوع زنبورها معمولاً دانههایی را نشان میدهد که پوستهشان پاره شده، یعنی هضم شدهاند.
اولین چیزی که توجه زنبورداران را جلب میکند، رنگ گرده است. گرده میتواند زرد، سفید، نارنجی، صورتی، سبز، آبی، خاکستری یا بنفش باشد. این تنوع رنگ میتواند به ما نشان دهد زنبورها از چه گلهایی تغذیه کردهاند.
زنبورعسل معمولاً فقط روی یک نوع گل تمرکز میکند، پس گردهای که میآورد همرنگ است. ولی بعضی زنبورها مثل بامبلبیز، گلولههایی چند رنگ دارند. آیا این رنگها برای خود زنبورها مهماند؟
زنبورها به رنگ گل جذب میشوند، حتی رنگهای فرابنفشی که ما نمیبینیم. ولی تحقیقات نشان میدهد زنبورها همیشه نمیتوانند ارزش غذایی گرده را تشخیص دهند. گاهی حتی خاکاره یا پودر قهوه را جمع کردهاند، که بعداً توسط زنبورهای داخل کندو رد شده است. پس شاید رنگ و بو بهتنهایی کافی نیست.
زنبورها گاهی گرده را بهخاطر سختی دسترسی یا درشتی دانه رد میکنند. مثلاً از گل یونجه دوری میکنند چون ساختار گلبرگهایش مثل تله عمل میکند. یا از گل ختمی چون گردهاش خیلی درشت است.
در حال حاضر، مدرک محکمی نداریم که رنگ گرده برای زنبورها معیار تصمیمگیری باشد. بعضیها حدس میزنند رنگ خاص ممکن است گرده را از دید بعضی جانوران پنهان کند یا توجه برخی دیگر را جلب کند، ولی اینها فقط فرضیهاند.
بهطور کلی، زنبورها گل را با رنگ و بو پیدا میکنند، ولی وقتی روی گل نشستند، طعم شهد یا بوی گرده مهمتر میشود. رنگ گرده احتمالاً نقش زیادی در انتخاب نهایی بازی نمیکند.
فعلاً رنگهای زیبا و طعم تلخ گرده، رازهایی هستند که طبیعت برای خودش نگه داشته. اما من شخصاً همچنان به تماشای گردههای رنگارنگ روی پاهای زنبورها ادامه میدهم، فقط دیگر هرگز آن را نمیخورم، حتی اگر روی شکلات باشد!
با تشکر از همراهی شما ، امیدواریم خواندن این مقاله برایتان مفید بوده باشید! 💐
ترجمه مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان
