توسعه جمعیت زنبور عسل | بخش سوم : فعالیت ، رفتار و طول عمر ملکه
قبل از بهدست آوردن اولین کلنی زنبور، زنبوردار آینده که به دنبال پایداری است، باید جنبههای کلیدی زیستشناسی زنبورها را درک کند. در اینجا به فعالیتهای ملکههای زنبور میپردازیم.
فعالیت، رفتار و طول عمر ملکه
وقتی فقط یک ملکه در یک کلنی وجود دارد ،معمولاً همه چیز بهخوبی پیش میرود. این ملکه، زنبوری ماده است که توسط خواهرانش انتخاب شده و تنها زنبور مادهای است که کاملاً بارور است. ملکه در اوایل زندگیاش از نظر جنسی فعال است، با چندین زنبور نر جفتگیری میکند و سپس باقی عمر خود را صرف تخمگذاری میکند.
زنبورهای کارگر ملکه را تغذیه و نظافت میکنند و ضایعات او را دفع میکنند. ملکه بوهایی تولید میکند که به آنها سیگنالهای شیمیایی یا فرمونها میگوییم و همچنین به آن «ماده ملکه» یا «سیگنال ملکه» نیز گفته میشود. ممکن است ارتباطی بین تعداد تخمهایی که ملکه میگذارد و مقدار این مواد شیمیایی که تولید میکند، وجود داشته باشد.
توسعه جمعیت زنبور عسل | بخش دوم : درک زیست شناسی
چه کسی فعالیتهای ملکه را تعیین میکند؟
زنبورداران تازهکار اغلب تصور میکنند که ملکه در داخل کندو مسئول است، اما او چنین قدرتی ندارد. در واقع، ملکه به نیازهای کلنی بهصورت شیمیایی واکنش نشان میدهد. تغذیه ملکه، دفع ضایعات او و جایگزینی نهایی او از طریق فرآیند جانشینی همگی نتیجه تصمیمگیری جمعی زنبورهای کارگر است. این تصمیمات بر اساس اطلاعات شیمیایی (بازخورد) دریافتشده از بدن ملکه گرفته میشود. او همچنین تخمهایی تولید میکند که به لارو و شفیره تبدیل میشوند، که به آنها «نوزاد» میگوییم. نوزادان باز و بسته (لارو و شفیره) بر رفتار زنبورهای کارگر تأثیر میگذارند.
زمان توسعه و اهمیت آن
ملکهها یکی از دو دسته ماده زنبورها در داخل کندو هستند، دسته دیگر زنبورهای کارگر هستند. ملکهها و کارگرها از تخمهایی به ظاهر یکسان رشد میکنند که توسط ملکه مادر پس از جفتگیری موفق با چندین زنبور نر در سلولها گذاشته میشود. این تخمها دارای دو مجموعه کروموزوم هستند و به همین دلیل دیپلوئید هستند. زنبورهای کارگر قادر به جفتگیری نیستند و در شرایط بدون ملکه و بدون نوزاد، تخمهایی با یک مجموعه کروموزوم تولید میکنند که به زنبورهای نر تبدیل میشوند.
ملکهها کوتاهترین زمان توسعه را دارند، حدود 15.5 تا 16 روز از زمان قرار گرفتن تخم در سلول تا خروج ملکه جدید از سلول ملکه. برخی نژادها زمان توسعه کوتاهتری دارند؛ ملکههای آفریقایی در 14 روز رشد میکنند.
پس از خروج ملکه از سلول، خودش تغذیه میکند و توسط زنبورهای پرستار در کندو تغذیه میشود. پس از حدود یک هفته، ملکه پروازهای جهتیابی و سپس پروازهای جفتگیری انجام میدهد و با 12 تا 20 زنبور نر جفتگیری میکند. پس از چند روز نظافت و تغذیه توسط زنبورهای پرستار، ملکه شروع به گذاشتن تخم در سلولهای کارگری میکند که توسط زنبورها در لانه نوزاد خالی و صیقل داده شدهاند. پس از شروع تخمگذاری، ملکه دیگر جفتگیری نمیکند. کمبود اسپرم قابل جبران نیست و سرنوشت ملکه و کندوی او تعیین میشود.
در طبیعت، ملکههای پیر یا ناکارآمد از طریق فرآیندی به نام جانشینی جایگزین میشوند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که تولید فرمون و نوزاد ملکه به حدود نیمی از سطح عادی کاهش یابد. در این حالت، چندین لارو انتخاب میشوند، سلولهایشان بزرگتر میشود و سلولهای ملکه به شکل بادامزمینی روی سطح شانه ساخته میشود. در یک کلنی معمولی، سه تا نه سلول جانشینی تولید میشود که ممکن است در هر نقطه از سطح قاب نوزاد قرار گیرند. تولید سلولهای ملکه نیازمند همکاری بسیاری از زنبورهای کارگر است. زنبورهای پرستار برای تولید ژل رویال، ماده کلیدی برای رشد ملکههای جدید، و دیگر زنبورها برای حفظ دمای مناسب، ترشح موم و ساخت سلولها نقش دارند.
جفتگیری، تخمگذاری و ذخیره اسپرم
ملکهها و زنبورهای نر در بعدازظهرهای گرم و آرام به مناطق تجمع نرها (DCAs) پرواز میکنند، جایی که ملکه پذیرای زنبورهای نری است که دنباله فرمون ملکه و شکل تیره او در آسمان را دنبال میکنند. این مناطق ممکن است در اطراف زنبورستان باشند و با استفاده از بالنهای هلیومی، بادبادکها، رادار یا طعمههای حاوی فرمون ملکه شناسایی میشوند. جفتگیری در ارتفاع 15 تا 45 متری از سطح زمین انجام میشود و بهندرت توسط انسان دیده میشود. این مناطق اغلب با «لبههای» جغرافیایی مانند خطوط درختان نزدیک مزارع، دامنه تپهها یا فضاهای باز در مناطق جنگلی مرتبط هستند.
از شما دعوت میکنیم مقاله ” شناسایی و یافتن مناطق تجمع نرهای زنبور عسل ” را ملاحظه کنید 🌷

پس از شروع تخمگذاری، ملکههای وحشی حدود 150,000 تخم در سال تولید میکنند و به دو تخمدان بزرگ که تقریباً تمام شکم او را پر میکنند، وابستهاند. تخمدانها از حدود 370 لوله نازک به نام اوواریول تشکیل شدهاند که بهطور مداوم تخم تولید میکنند. در اوج فصل، ملکه روزانه حدود 1,500 تخم یا بیشتر تولید میکند. شرایط آبوهوایی مناسب، منابع غذایی و برنامهریزی ژنتیکی بهرهوری او را تحریک میکنند. گزارشهایی از ملکههایی با نرخ تخمگذاری 3,000 تخم در روز ممکن است نشاندهنده وجود ملکه دوم در کلنی باشد (ملکه مادر و دختر جانشین او، که در بیش از 10 درصد کلنیهای پر رونق بهاری رخ میدهد).
اسپرمها در انتهای شکم ملکه در کیسهای شفاف و پر از مایع به نام اسپرماتکا ذخیره میشوند. این ساختار با شبکهای از لولههای تنفسی (تراشه) پوشیده شده که اکسیژن را به اسپرمها میرساند. اسپرماتکا در خون ملکه (هِمولنف) شناور است و تغذیه مداوم دریافت میکند. اسپرماتکا 5 تا 8 میلیون اسپرم را نگه میدارد، اما ملکهای که در حال ضعیف شدن است ممکن است تنها چند هزار اسپرم داشته باشد و این با وجود سلولهای نر در الگوی نوزاد کارگری در کندو مشخص میشود.
تحقیقات نشان دادهاند که پس از پایان پروازهای تولیدمثلی ملکه، اویداکتهای میانی و دو جانبی او پر از اسپرم میشوند. زنبورهای پرستار بدن او را ماساژ میدهند و مایعات جنسی اضافی را خارج میکنند، در حالی که حدود 10 درصد اسپرمها از طریق مجرای اسپرماتکال به اسپرماتکا منتقل میشوند. در عرض یک تا چهار روز، ملکه شروع به گذاشتن تخم در سلولهای آمادهشده توسط کارگرها میکند.
طول عمر ملکهها
برخی ملکهها تنها چند هفته زنده میمانند و زنبورهای کارگر به دلایلی که کاملاً درک نشده تصمیم به جایگزینی او با ملکهای دیگر میگیرند. گاهی ملکهها پس از چند روز تخمگذاری را متوقف میکنند و هیچ سلول ملکهای از تخمها و لاروهای موجود در کندو تولید نمیشود. برخی دیگر چند هفته الگوی نوزاد خوبی تولید میکنند، اما کلنی آنها را با دختری جایگزین میکند.
وقتی ملکهای در کندو بهخوبی جا افتاده باشد، انتظار میرود حداقل یک سال در کندو بماند. گزارشهایی از ملکههای قدیمیتر، حتی تا پنج سال، رایج است. زنبورداران تجاری معمولاً ملکهها را هر یک یا دو سال یکبار در عملیات غیر مهاجرتی شمالی تعویض میکنند. زنبورداران کوچکمقیاس اغلب ملکهها را برای مدت طولانیتری در کندو نگه میدارند، اگر ملکه همچنان عملکرد خوبی برای کلنی داشته باشد. پرورشدهندگان زنبور سعی میکنند ملکههایی را انتخاب کنند که تخمگذاری را برای مدت طولانیتری حفظ کنند تا ویژگی طول عمر ژنتیکی را در نژاد تقویت کنند. با انتخاب، پرورشدهندگان ملکههای پربار را تا پنج سال نگه میدارند.
رفتار ملکهها و کارگرها
وقتی سلولهای ملکه در حال رشد هستند، ملکه بالغ داخل سلول برخی از مواد شیمیایی تشکیلدهنده فرمونها را تولید میکند. زنبورهای کارگر اطراف سلول ملکه را گرم نگه میدارند و نوک مومی سلول را برمیدارند تا نوک پیله ابریشمی نمایان شود. اعتقاد بر این است که کارگرها این سلولها را تحت نظارت دقیق نگه میدارند و رشد ملکه داخل سلول را پایش میکنند. وقتی ملکه آماده خروج است، با آروارههای تیز خود از سلول خارج میشود. تقریباً بلافاصله به سراغ سلولهای دیگر ملکهها (خواهرانش) میرود، با آروارههایش سوراخی در دیواره آنها ایجاد میکند و ملکه داخل آن را نیش میزند. زنبورهای کارگر در این رفتار دخالت نمیکنند، اما ملکه مرده و سلولش را برمیدارند.
گاهی اوقات ملکههای اضافی در کلنی تولید میشوند و تا زمانی که زنبورها زمان مناسب برای خروج آنها را تعیین کنند، در سلولهایشان گروگان نگه داشته میشوند. کارگرها موم به برشی که ملکه برای خروج ایجاد کرده اضافه میکنند و درحالیکه مانع خروج او میشوند، او را با دقت تغذیه میکنند تا سالم بماند.
ملکههای تازه متولدشده
پس از اینکه ملکه تازه متولدشده خواهرانش را از بین برد، بهسرعت روی شانهها حرکت میکند. او هنوز به اندازه ملکه تخمگذار فرمون تولید نمیکند و در 12 ساعت اول پس از خروج، سطح بوی او بسیار کم است. پس از 12 ساعت، تولید ماده ملکهاش به حدی میرسد که کارگرها او را بهعنوان ملکهای جفتنشده احترام میگذارند و زنبورهای نر را در منطقه تجمع نرها برای جفتگیری چندگانه جذب میکند.
برخی زنبورداران از دود، بوهای قوی و تکنیکهای دیگر برای معرفی ملکههای باکره استفاده میکنند. این روشها در شرایط خاصی ممکن است جواب دهد، اما بهطور کلی، ملکههای باکره باید در قفسی با مواد قندی به کندی معرفی شوند. ملکههای باکره میتوانند پرواز کنند و ممکن است هنگام جابهجایی فرار کنند و بعید است به کندو باز گردند. اگرچه ملکه باکره جفتگیری نکرده، اما ملکه است و فرمون تولید میکند و باید توسط کندو بهعنوان ملکه پذیرفته شود. من ملکه باکره را برای سه تا پنج روز در قفس نگه میدارم قبل از اینکه به زنبورها اجازه دهم کندی را برای آزادسازی بردارند!
ملکههای باکره در زمان جفتگیری
زنبورهای کارگر ممکن است هنگام خروج ملکه برای پرواز جفتگیری با او همراه شوند. دلیل این ازدحام جفتگیری را نمیدانم، اما در حشرات اجتماعی دیگر رایج است و شاید راهی برای افزایش امنیت در برابر شکارچیان باشد. در کلنی، رفتار زنبورهای خانگی در طول جفتگیری تغییر میکند: جایی که زنبورها گرده و شهد ذخیره میکردند، این محصولات را برمیدارند و سلولها را برای تخمگذاری ملکه صیقل میدهند. حتی تیزبینترین زنبوردار ممکن است نتواند ملکه باکره را قبل از متورم شدن شکمش با تخمگذاری (پاسخ هورمونی به فرآیند جفتگیری) پیدا کند. پس از جفتگیری، باید منطقه بزرگی از سلولهای نوزاد صیقلدادهشده برای استفاده ملکه آماده باشد. از زمان آخرین پرواز جفتگیری تا اولین تخمها، ملکهها ممکن است یک تا سه روز برای تغییرات هورمونی و تغذیه سنگین توسط کارگرها برای تحریک تولید تخم نیاز داشته باشند.
ملکههای تازه جفتگیری کرده
از زمان خروج ملکه از سلول ملکه، حداقل چهار هفته طول میکشد تا کاملاً بالغ شود، جفتگیری کند و شروع به تخمگذاری کند. در طول این دوره یکماهه، تعادل ظریف بین ملکه و کلنی او ممکن است مختل شود (به یاد داشته باشید، این زنبورها معمولاً دختران او نیستند، بلکه خواهرانش هستند). اگر ملکه از کندوی دیگری معرفی شده باشد، ممکن است از نظر ژنتیکی با ملکه مرتبط نباشد و این تعادل حتی شکنندهتر میشود. گزارشهایی از معرفی ضعیف و رد زودهنگام ملکههایی که به نژادهای غیرمرتبط معرفی میشوند، مانند قرار دادن ملکه روس در کندوی ایتالیایی زرد، وجود دارد. بدون شک تفاوتهای ژنتیکی در تولید فرمون و رفتارهای کلیدی ملکه وجود دارد که زنبورهای کارگر آنها را پایش میکنند و ما اطلاعات کمی درباره آنها داریم.
ملکههای تخمگذار
وقتی ملکهای جا افتاده باشد، فقط هر سه یا چهار هفته یکبار نیاز به بررسی دارد تا مطمئن شویم کارش را درست انجام میدهد. من دوست دارم ملکهای داشته باشم که بالهایش بریده و یا علامتگذاری شده باشد تا بتوانم نژاد او را تأیید کنم. اگر تخمها و لاروهای جوان و الگوی نوزاد خوبی پیدا کنید، این شواهد نشان میدهد که ملکه کارش را درست انجام میدهد. این یعنی نیازی نیست در هر بازرسی ملکه را ببینید! برای بسیاری از زنبورداران کوچکمقیاس، برخی کلنیها ممکن است فقط یک یا دو بار در سال نیاز به بررسی ملکه داشته باشند؛ زنبورداران تجاری بهندرت ملکههایشان را بررسی میکنند.
ملکه های مادر و پیر!
بسیاری از زنبورداران ملکههای مورد علاقهای دارند و میخواهند آنها را برای همیشه نگه دارند. برخی دیگر ترجیح میدهند برنامه منظمی برای تعویض ملکه داشته باشند. من به ملکههای دوساله یا مسنتر بهعنوان «بانوان بزرگ و پیر» نگاه میکنم. در برنامههای پرورش، ملکههای مسنتر که در فصل سوم و چهارم همچنان الگوی نوزاد باکیفیت و کندویی آرام، پربار و مقاوم به زمستان تولید میکنند، مورد احترام ویژه قرار میگیرند. اگر برای پیوند استفاده نشود، میتوان آنها را به تولید زنبور نر اختصاص داد تا ویژگی طول عمر را در زنبورستان معرفی کرد – توسعه نژاد چالشی بیپایان در زنبورداری است.
گاهی اوقات زنبورداران ملکههای مسنتر را به کندوهای کوچکتر منتقل میکنند و آنها را زیر نظر میگیرند و برای پیوند زدن استفاده میکنند. یک هسته پنجقابی دوطبقه برای این کار عالی است. ملکه مسنتر میتواند برای ایجاد یک هسته پنجقابی استفاده شود و سپس با گسترش کلنی، یک طبقه اضافه شود. اگر کلنی بیش از حد قوی شود، یک قاب از لاروهای قابل پیوند بردارید و به کسی که ملکه تولید میکند بدهید. این کار جمعیت زنبورها را کاهش میدهد، ژنهای خوب را به کلنیهای دیگر منتقل میکند و ملکه مسنتر را با تخمگذاری کاهشیافتهاش در تعادل نگه میدارد.
قابهایی که دارای سلولهای جانشینی هستند را جدا کنید و با آنها کندوهای افزایشی بسازید تا ژنتیک ملکه را در زنبورستان خود حفظ کنید. این بخشی از هنر پایدار زنبورداری است که برای من بسیار رضایتبخش است. اجازه دادن به این بانوان ارجمند کهنسال برای مرگ طبیعی، به نظر معاملهای عادلانه برای چند فصل بسیار پربار میآید. این موضوع هیچ ربطی به جنبه های تجاری بودن ندارد، اما حرفهای زیادی درباره قدردانی شما از تنوع ژنتیکی، طول عمر و بهرهوری میزند.


ترجمه مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان صورت گرفته است.


دسترسی سریع به آخرین مقالات مرتبط :