
خشکسالی و زنبورداری؛ آمادگی برای رفتارهای غیرمنتظره کلنیها

تاثیرات گرسنگی بر کلنیهای زنبور عسل
نویسنده : راس کانراد
زنبورداران اغلب معتقدند در زمان کمبود غذا، ملکه تخمگذاری را متوقف میکند، اما این باور کاملاً درست نیست.
پارسال، به اشتباه یک کلنی سالم زنبور عسل را ناخواسته از بین بردم. باور کنید، فکر میکردم کاری که انجام میدهم به نفع زنبورهاست تا اینکه بعداً که فکر کردم ، متوجه اشتباه کارم شدم.
زنبورداران اغلب معتقدند در زمان کمبود غذا، ملکه تخمگذاری را متوقف میکند، اما این باور کاملاً درست نیست.
پارسال، به اشتباه یک کلنی سالم زنبور عسل را ناخواسته از بین بردم. باور کنید، فکر میکردم کاری که انجام میدهم به نفع زنبورهاست تا اینکه بعداً که فکر کردم ، متوجه اشتباه کارم شدم.
اواسط شهریور ۱۴۰۱، در یکی از زنبورستانهایم در ورمونت متوجه شدم یک کلنی هیچ تخمی ندارد. این وضعیت برایم ناآشنا نبود. معمولاً پس از برداشت طبقهای عسل بین اواخر مرداد تا اوایل شهریور، زنبورها در فضایی معادل دو تا دو و نیم طبق عمیق فشرده میشوند و گاهی بچهدهی دیرهنگام رخ میدهد. تصورم این بود که بخشی از کلنیِ باقیمانده پس از این بچهدهیها، به دلیل خنکتر شدن هوا، کاهش تعداد زنبورهای نر و کمبود منابع غذایی، قادر به جایگزینی ملکه نشده است.
بارها در شهریور و مهر با کلنیهایی روبهرو شدهام که یا بدون ملکه ماندهاند یا به کلنیهای تخمگذار نر تبدیل شدهاند و این را نتیجه شرایط نامناسب جفتگیری در این فصل دانستم و به اشتباه یک کلنی سالم زنبور عسل را ناخواسته از بین بردم. باور کنید، فکر میکردم کاری که انجام میدهم به نفع زنبورهاست تا اینکه بعداً دوباره به موضوع فکر کردم.زنبورداری همین است و این اتفاقها پیش میآید.
به جای اینکه بگذارم کلنیهای بدون ملکه بهآرامی نابود شوند و شاید مورد هجوم بیدهای مومی قرار گیرند، ترجیح میدهم طبقهای پر از عسل را به کلنیهایی بدهم که برای زمستان به عسل بیشتری نیاز دارند. بدنههای کندو، پر از زنبور، را هم موقتاً روی پوشش داخلی کلنیهایی قرار میدهم که به تقویت جمعیت نیاز دارند.
وقتی این کلنی بدون ملکه را برای تقسیم منابعش تجزیه میکردم، دیدم تعداد زنبورها بهطرز غیرعادی زیاد است، خیلی بیشتر از آنچه برای کندویی بدون ملکه تخمگذار انتظار داشتم. سپس ملکه را دیدم. او کاملاً سالم به نظر میرسید، حتی بهتر از معمول. اما من بر اساس عملکردش قضاوت کردم: هیچ تخمی نبود و بدون پرورش کارگران جدید، کلنی محکوم به نابودی بود.
شاید علاقمند باشید مقاله ” تأثیر سموم دفع آفات بر زنبور عسل و سایر گرده افشانها ” را ملاحظه کنید 🌷

من معمولاً ملکهها را نمیکشم و جایگزین نمیکنم، اما وقتی کلنیای با ملکه ناکارآمد را با کلنی دارای ملکه خوب ادغام میکنم، ملکه ناکارآمد را حذف میکنم تا به ملکه خوب آسیبی نرسد یا جای آن را نگیرد. این ملکه تخمگذاری نمیکرد، پس حذفش کردم.
حدود دو و نیم هفته بعد، اواسط آبان 1401، هوا آنقدر سرد شد که بیدهای مومی را از بین برد. به زنبورستان رفتم تا طبقهای خالی ذخیرهشده بالای پوششهای داخلی کندوها را بردارم و در انبار بدون گرمایش برای زمستان بگذارم. این کار را صبح زود انجام میدهم، وقتی هوا سرد است و زنبورها هنوز خوشه اطراف لانه تخم را گرم نکردهاند. این باعث میشود برداشتن طبقهای خالی آسانتر و سریعتر باشد، چون نیازی به روشن کردن دودی نیست و زنبورها زیر پوشش داخلی هستند و کندتر پرواز میکنند.
لحظه درک اشتباه!
تا فصل تعطیلات، دیگر به آن کلنی بدون ملکهای که در ابتدای بحث اشاره کردم و از بین برده بودم، فکر نکردم ، تا اینکه با زنبوردار دیگری گپ زدم و مثل همیشه درباره زنبورها صحبت کردیم. او گفت برخی کلنیهایش خیلی زودتر از معمول تخمریزی را متوقف کردهاند. او این موضوع را به خشکسالی شدید اواخر تابستان 1401 نسبت داد و آن لحظه بود که دلم ریخت و فهمیدم احتمالاً یک کلنی کاملاً سالم را نابود کردهام.
محققان نشان دادهاند در اتمسفر با دیاکسید کربن بالا، گیاهان کربوهیدرات بیشتری تولید میکنند و پروتئین کمتری دارند، که طی قرن گذشته پروتئین گرده را به شدت کاهش داده است. وقتی این کاهش پروتئین با کمبود ناشی از خشکسالی ترکیب شود، کمبود غذایی در کلنیهای زنبور عسل میتواند بسیار جدی شود.
واکنش گیاهان به خشکسالی
تأثیرات خشکسالی فراتر از افزایش آتشسوزیهای جهانی است و میتواند بسیار ظریف باشد. گیاهان در مناطق معتدل به آب زیادی نیاز دارند و اثرات منفی شرایط خشک بر گیاهان گلدار بهخوبی شناخته شده است.
خشکسالی سرعت فتوسنتز را کم میکند و انرژی گیاهان برای تولید گل را کاهش میدهد. نتیجهاش گلهای کمتر و کوچکتر است. حتی وقتی گیاهان در خشکسالی گل تولید میکنند، گرده کمتری دارند و این گرده معمولاً کیفیت پایینی دارد، با پروتئین کمتر و قابلیت تولیدمثلی ضعیفتری نیز دارد. حتی رایحه گلها که برای جذب گردهافشانها استفاده میشود، تحت تأثیر شرایط خشک شدید قرار میگیرد.
تولید شهد در گلها نیز از خشکسالی آسیب میبیند. به طور کلی، برای تولید شهد، خاک باید آب کافی داشته باشد. کاهش آب در دسترس با کاهش حجم شهد در گلها مرتبط است. گاهی حتی غلظت قند شهد تولیدشده در شرایط خشکسالی کاهش مییابد.

تأثیر خشکسالی بر زنبورها
چون خشکسالی باعث تولید گرده و شهد کمتر و با کیفیت پایینتر میشود، بهطور معمول پذیرفته میشود که خشکسالی موجب وارد آمدن استرس غذایی به کلنیهای زنبور عسل میشود. زنبورداران اغلب میگویند در زمان استرس غذایی یا کمبود منابع، ملکه تخمگذاری را متوقف میکند. این در مناطق شمالی در زمستان، وقتی پرورش تخم به شدت کاهش مییابد یا کاملاً متوقف میشود، دیده میشود. اما این باور کاملاً درست نیست.
محققان اتریشی (شمیکل و کرایلشایم) در سال 2004 دریافتند که در زمان استرس غذایی، ملکه لزوماً تخمگذاری را متوقف یا حتی کاهش نمیدهد، بلکه فعالیت حرکتیاش در کندو کم میشود. در عوض پاسخ ثابت کلنی به کمبود غذایی این است که زنبورهای کارگر تخمها و لاروها را میخورند تا مواد مغذی را حفظ کنند. تخمها و لاروهای میانسن بیشتر در معرض کنیبالیسم (همنوعخواری) هستند. این مشکل باعث تغییر سریع جمعیت لاروها در کلنی میشود و لاروهای بزرگتر به سرعت کاهش مییابند.
در زمان استرس غذایی، مانند خشکسالی طولانی، سلولهای حاوی لاروهای بزرگتر زودتر برای شفیره شدن بسته میشوند، در حالی که تخمها و لاروهای جوانتر خورده میشوند. محققان دریافتند که هرچه ذخیره گرده در کندو هنگام رشد لاروها کمتر باشد، لاروها زودتر بسته میشوند. این تصمیم منطقی زنبورهاست، چون لاروهای بزرگتر بدون درپوش بیشترین سرمایهگذاری در منابع پرورش تخم را دارند و نیاز بیشتری به گرده دارند.
با بستن زودهنگام سلولهایشان، کلنی کمبود غذا را با کاهش تعداد لاروهای پرمصرف جبران میکند. این منجر به کاهش سریع لاروهای بدون درپوش میشود. اگر دوره کمبود طولانی شود، تمام تخمهای بستهشده بیرون میآیند و به دلیل کنیبالیسم (همنوعخواری) تخمها توسط زنبورهای پرستار، هیچ تخمی در کندو باقی نمیماند. این موضوع روشن میکند که چرا کلنی بدون تخم من ، ملکهای کاملاً درشت و سالم داشت و چرا او مثل ملکه باکره کوچک و جمعشده نبود.
پیشبینی آینده
با تغییرات اقلیمی، رویدادهای شدید مانند خشکسالیها از نظر تعداد، مدت و شدت افزایش خواهند یافت. در مناطق معتدل، پیامدهای کمبود آب در ماههای اوج رشد گیاهان شدیدتر خواهد بود، چون خشکسالی در گذشته عامل مهمی در تکامل گیاهان این مناطق نبوده، برخلاف مناطق خشک.
پیشبینیها نشان میدهد در مناطق معتدل، مانند شمال شرق آمریکا، تغییرات اقلیمی باعث افزایش رویدادهای شدید مثل خشکسالیهای تابستانی میشود که کمبود آب برای اکوسیستمها را به دنبال دارد. این باعث میشود گیاهان در بهار و تابستان بیشتر دچار استرس آبی شوند. ما زنبورداران باید بدانیم که سرعت کنونی بیثباتی اقلیمی به دلیل کندی گذار از سوختهای فسیلی، مصرفگرایی و مادیگرایی ادامه خواهد یافت. این باعث میشود کلنیهای زنبور عسل ما رفتار متفاوتی نسبت به گذشتههای پایدارتر اقلیمی نشان دهند.
من از اشتباهاتم بیشتر از موفقیتهایم درس میگیرم و با به اشتراک گذاشتن این تجربه، یادآوری میکنم که همه ما چیزی برای آموختن به دیگران داریم، حتی اگر فقط نمونهای عالی از کاری باشیم که نباید انجام می دادیم.
از همراهی شما سپاسگزاریم و امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان سودمند بوده باشد. اگر در خصوص این مقاله تجربه یا نظر خاصی دارید لطفا جهت بهره برداری دیگران آنرا در قسمت دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.
به مقالات ما امتیاز بدهید! با دادن ستاره، نظرتان را ثبت کنید و به دیگر بازدید کنندگان کمک کنید تا بهترین مقالات را سریعتر پیدا کنند.
برای دیدن مقاله اصلی اینجا کلیک کنید
ترجمه این مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان صورت گرفته است.

دسترسی سریع به آخرین مقالات مرتبط :
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.











