1531565-51654
1404/06/02
17775
0
(0)
زنبوردار
زمان مطالعه : 6 دقیقه
زنبورداری بنیادین به‌عنوان رویکردی پایدار در مقابله با تأثیرات مخرب کشاورزی صنعتی مطرح است. این روش با تمرکز بر مدیریت طبیعی و حمایت از کشاورزی کوچک‌ به لحاظ مقیاسی، به حفظ اکوسیستم و تولید عسل سالم کمک می‌کند. زنبورداری بنیادین، جایگزینی کارآمد برای روش‌های مبتنی بر سموم و فناوری‌های صنعتی است که سلامت زنبورها و محیط زیست را تهدید می‌کند. با اتخاذ این رویکرد، می‌توان به تقویت تاب‌آوری کلونی‌ها و توسعه کشاورزی ارگانیک و بومی پرداخت. این سبک زنبورداری تأکید ویژه‌ای بر احترام به چرخه‌های طبیعی و تنوع زیستی دارد و نقش مهمی در حفظ تعادل زیست‌محیطی ایفا می‌کند.
آنچه در این مقاله خواهید خواند!
1 نفر این پست را پسندیدند
علامت گذاری مقاله

زنبورداری بنیادین؛ مقابله با کشاورزی صنعتی و حفظ اکوسیستم

Ross Conrad

زنبورداری بنیادین

نویسنده: راس کنراد

وقتی شنیدم شرکتی به نام MeliBio با استفاده از میکروب‌ها و فرآیند تخمیر، عسل مصنوعی تولید کرده و ادعا می‌کند این عسل از نظر مولکولی بدون نیاز به زنبورها با عسل طبیعی یکسان است ، ناامید شدم. این شرکت مدعی است که محصولش برای محیط زیست بهتر از عسل زنبورهاست، زیرا به زعم آنها، صنعت زنبورداری به کاهش جمعیت زنبورهای بومی آسیب می‌رساند. این ادعا بسیار بحث‌ برانگیز است و تنها نمونه‌ای از روند جدید تولید غذا بدون مزرعه و کشاورزی بدون کشاورز به شمار می‌رود.

چالش‌های کشاورزی صنعتی

قابل درک است که بخواهیم روش تولید غذایمان را تغییر دهیم. کشاورزی صنعتی امروزی، که به سوخت‌های فسیلی و مواد شیمیایی وابسته است، قوانین طبیعت را نادیده می‌گیرد. این روش، خاک را تخریب می‌کند، هوا و آب را آلوده می‌سازد، محصولات آلوده به سموم تولید می‌کند و کنترل سیستم غذایی را در دست شرکت‌های بزرگ قرار می‌دهد.

برخلاف باور عمومی، کشاورزی صنعتی بسیار ناکارآمد است و شاید بتوان آن را ناکارآمدترین سیستم تولید غذا در تاریخ دانست. تحقیقات نشان می‌دهد برای تولید هر یک کیلو کالری غذا، این سیستم ۱۰ کیلوکالری انرژی مصرف می‌کند (پیمنتال و گیامپترو، ۱۹۹۴). بخش عمده این انرژی به صورت زباله و آلودگی هدر می‌رود (پیمنتال، ۲۰۰۹). این مدل به ظاهر کارآمد، هزینه‌های واقعی تولید را با یارانه‌ها و پنهان کردن اثرات زیست‌محیطی مخفی می‌کند. با وجود این، کشاورزی صنعتی، که بیش از ۷۰ درصد زمین‌های کشاورزی جهان را اشغال کرده، بخش عمده غذای مصرفی ما را تولید نمی‌کند. در مقابل، کشاورزان کوچک با تنوع زیستی بالا، با استفاده از تنها ۲۵ درصد زمین، بیشتر غذای جهان را تأمین می‌کنند (فانزو، ۲۰۱۷).

نمونه‌های اولیه زنبورهای رباتیک در حالت استراحت و یکی (در سمت راست) که با موچین نگه داشته شده و بال‌هایش فعال است.

منبع: ویکی‌پدیا

عکس از کوین ما و پاکپونگ چیراراتانون، دانشجویان پروژه زنبور رباتیک.

زنبورهای رباتیک

کشاورزان کوچک امروزی تحت فشار مدل کشاورزی صنعتی از سیستم غذایی کنار گذاشته می‌شوند. ۲۵۰ سال پیش، حدود ۹۰ درصد مردم آمریکا در کشاورزی فعالیت داشتند، اما امروز این رقم به کمتر از ۲ درصد رسیده است. کشاورزان امروزی به جای تولید مستقل، به استفاده از سموم شیمیایی گران‌قیمت، بذرهای فرآوری ‌شده و ماشین‌آلات پرهزینه وابسته شده‌اند. این سیستم با وعده افزایش تولید، مصرف‌گرایی را ترویج می‌دهد، اما تنها به یک محصول توجه دارد و اثرات منفی دیگر را نادیده می‌گیرد.

تحول کشاورزی صنعتی

تولید غذاهای آزمایشگاهی، مانند عسل مصنوعی، ادامه مدل کشاورزی صنعتی مبتنی بر مواد شیمیایی است که با انقلاب سبز و استفاده از سموم و کودهای مصنوعی آغاز شد. پس از آن، موجودات اصلاح‌شده ژنتیکی (GMO) وارد صحنه شدند. این موجودات که در آزمایشگاه ساخته می‌شوند، به قدری جدید هستند که می‌توانند ثبت اختراع شوند، اما به قدری شبیه غذاهای طبیعی معرفی می‌شوند که نیازی به نظارت و آزمایش گسترده ندارند. این تناقض می‌تواند نشانه‌ای از طمع و فساد در سیستم باشد.

تبلیغات گمراه کننده

غذاهای مصنوعی، مانند عسل مصنوعی، گوشت گیاهی یا شیر تقلبی، به عنوان محصولاتی معرفی می‌شوند که برای محیط زیست و سلامتی مفیدترند. اما این غذاها، که با فرآیند تخمیر دقیق در آزمایشگاه تولید می‌شوند، راه‌حل واقعی برای مشکلات زیست ‌محیطی نیستند. این محصولات بیش از حد فرآوری ‌شده‌اند و به تجهیزات آزمایشگاهی پرمصرف انرژی (اغلب وابسته به سوخت‌های فسیلی) نیاز دارند و به تولید بیشتر محصولات کشاورزی مهندسی‌شده و دام‌های پرورش‌یافته در محیط‌های متراکم وابسته‌اند. غذای آزمایشگاهی و کشاورزی بدون مزرعه، ادامه این باور نادرست است که می‌توانیم بدون وابستگی به طبیعت و فرآیندهای زیستی زندگی کنیم.

جهان به زنبورها برای گرده‌افشانی و به دام‌ها برای حاصلخیزی خاک با کود طبیعی نیاز دارد. بسیاری از مشکلات زیست‌محیطی ما از روش‌های کشاورزی صنعتی ناشی می‌شود، نه از زنبورها یا گاوها. در طبیعت، اکوسیستم‌ها از گیاهان و حیوانات تشکیل شده‌اند که به یکدیگر کمک می‌کنند. گیاهان غذای حیوانات را تأمین می‌کنند و حیوانات با کود و فعالیت‌هایشان به رشد گیاهان یاری می‌رسانند.

اگر این چرخه طبیعی مختل شود، زیان آن به خودمان بازمی‌گردد. برای نمونه، غلات بومی در گذشته کاه برای حیوانات و دانه برای انسان تولید می‌کردند. کشاورزی صنعتی این سیستم را بر هم زد و کود طبیعی را با کود شیمیایی جایگزین کرد. گیاهانی که تحمل مواد شیمیایی نداشتند، مهندسی شدند. کاه برای خوراک دام تقریباً حذف شده و جای خود را به سویا و ذرت مهندسی‌شده داده است. گاوها طی قرن‌ها برای خوردن علف و کاه تکامل یافته‌اند، اما وقتی به جای آن دانه می‌خورند، دچار مشکلات گوارشی و تولید بیش از حد گاز متان می‌شوند (دیکسترا، ۲۰۲۱؛ ویلسون، ۲۰۱۹).

از شما دعوت میکنیم مقاله ” تأثیر بحران اقلیمی بر زنبورداری: چالش‌ها و راهکارهای علمی ” را ملاحظه کنید 🌷

بنر 1 تبلیغات وبلاگ

انقلاب دیجیتال

کشاورزی صنعتی با استفاده از ابزارهای دیجیتال مانند پهپادها، GPS و تحلیل‌های کامپیوتری، ناکارآمدی خود را تشدید کرده است. این فناوری‌ها، که به عنوان راه‌حل‌های دوستدار محیط زیست تبلیغ می‌شوند، کنترل شرکت‌های بزرگ بر سیستم غذایی را افزایش می‌دهند (AIM، ۲۰۲۳). کشاورزی دقیق مبتنی بر داده، مصرف نهاده‌های گران ‌قیمت و سوخت فسیلی را بیشتر می‌کند و به بی‌ثباتی اقلیمی و تخریب محیط زیست دامن می‌زند.

تولیدکنندگان غذای مصنوعی به مزارع واقعی برای تأمین مواد اولیه نیاز دارند. ادعا می‌شود داده‌های بزرگ می‌توانند غذای جهان را تأمین کنند، اما این داده‌ها از کشاورزان جمع‌آوری شده و پس از پردازش، به عنوان نهاده‌ای گران ‌قیمت به آنها فروخته می‌شود. به جای انتقال دانش کشاورزی از نسلی به نسل دیگر از طریق ارتباط نزدیک با زمین و موجودات زنده، داده‌ها کشاورزی را به منبعی کمیاب و غیرقابل تجدید تبدیل کرده‌اند که تنها با هزینه بالا در دسترس است.

داده دانش نیست ، داده به کالایی تبدیل شده که ارتباط کشاورز با زمین را قطع می‌کند و دانش او را به شرکت‌های تجاری واگذار می‌کند. شرکت‌های شیمیایی و بذر، که اکنون بخشی از صنعت بیوتکنولوژی هستند، با شرکت‌های فناوری مانند Microsoft و شرکت‌های سرمایه‌گذاری مانند BlackRock همکاری می‌کنند تا کنترل دیجیتال، ژنتیکی و شیمیایی غذا را در جهان به دست گیرند.

زنبورداری هم از این قاعده مستثنی نیست

زنبورداران سال‌هاست که هزینه‌های مدل کشاورزی صنعتی را می‌پردازند. به ما گفته می‌شود وقتی سموم شیمیایی در نزدیکی کندوهایمان استفاده می‌شود، باید کندوها را جابه‌جا کنیم، انگار ما مسئول اثرات منفی سموم هستیم، نه صنعت سم‌سازی. باید خوراک جایگزین و مکمل‌های غذایی گران‌ قیمت تهیه کنیم تا کاهش منابع غذایی ناشی از علف‌کش‌ها را جبران کنیم. هر سال زیان از دست دادن کلنی‌ها را بدون هیچ غرامتی تحمل می‌کنیم، در حالی که شواهد نشان می‌دهد بیشتر تلفات امروزی به کنه واروآ مرتبط نیست و به آلودگی‌های شیمیایی مربوط است.

زنبورداری نیز به سوی همان مسیر تاریک کشاورزی صنعتی پیش می‌رود. به جای تأمین تغذیه باکیفیت و محیط بدون سم برای زنبورها تا بتوانند به طور طبیعی با بیماری‌ها مبارزه کنند، حالا تشویق می‌شویم که به زنبورها واکسن بزنیم. به جای بازرسی منظم کلنی‌ها برای بررسی سلامت آنها، زنبورداران به تجهیزات دیجیتال برای نظارت بر دما، رطوبت، وزن کندو و صداهای داخل آن وابسته شده‌اند.

این فناوری‌ها به عنوان راه‌هایی برای افزایش عمر کلنی‌ها و تولید عسل بیشتر تبلیغ می‌شوند، در حالی که آنچه واقعاً نیاز داریم، مناطق عاری از سموم شیمیایی و آب‌وهوای پایدار است. به جای اجازه دادن به کلنی‌ها برای ساخت طبیعی شانه‌ها، از شانه‌های پیش‌ساخته با موم مصنوعی استفاده می‌کنیم. به جای حل ریشه‌ای دلایل افزایش شدید تلفات زنبورها در دهه‌های اخیر، مسئولیت خود را نسبت به طبیعت کنار گذاشته‌ایم و عسل طبیعی و گرده‌افشانی زنبورها را با عسل مصنوعی و دستگاه‌های کوچک گرده‌افشان جایگزین می‌کنیم.

دیدگاه‌های متفاوت

ما به عنوان زنبوردار و کشاورز، می‌توانیم خود را جدا از طبیعت یا بخشی از آن ببینیم. می‌توانیم طبیعت را زنده، خود تنظیم، خود ترمیم و خود بازساز تصور کنیم، یا آن را صرفاً منبعی از مواد خام برای صنعت بدانیم. یک دیدگاه غذا و تولید آن را به مجموعه‌ای از اجزا و نهاده‌ها کاهش می‌دهد، در حالی که دیدگاه دیگر به کیفیت، منبع و روش تولید غذا اهمیت می‌دهد.

این دو دیدگاه، دو سیستم کشاورزی را شکل می‌دهند:

  • کشاورزی شیمیایی و صنعتی مبتنی بر ساده‌سازی
  • کشاورزی زیستی و اکولوژیک مبتنی بر ارتباطات متقابل

 این دو طرز فکر، رویکرد ما به مسائل اقلیمی، غذایی و سلامت را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند.

شواهد بسیاری نشان می‌دهد که استفاده گسترده از روش‌های کشاورزی صنعتی مبتنی بر سوخت فسیلی، سیستم‌های پشتیبان حیات سیاره را نابود می‌کند. بنابراین، من به خودم یادآوری می‌کنم که از غذاهای مصنوعی آزمایشگاهی دوری کنم، غذاهایی را انتخاب کنم که بدون سموم شیمیایی، موجودات اصلاح‌شده ژنتیکی و گرده‌افشان‌های رباتیک تولید شده‌اند، مهارت‌های زنبورداری‌ام را بهبود ببخشم و از ابزارهای دیجیتال غیرضروری تکیه نکنم، از کشاورزان کوچک محلی، ارگانیک، بیودینامیک و کشاورزی پایدارحمایت کنم، و سخنان “ایتان تاپر” را به یاد بیاورم که گفت: « آنچه واقعاً بنیادین و تحول‌آفرین است، انجام دادنِ آن چیزی‌ست که برای ساختن جهانی بهتر ضروری‌ست.»

165465465484-156546546541

از همراهی شما سپاسگزاریم و امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان سودمند بوده باشد. اگر در خصوص این مقاله تجربه یا نظر خاصی دارید لطفا جهت بهره برداری دیگران آنرا در قسمت دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.

⭐️ به مقالات ما امتیاز بدهید! با دادن ستاره، نظرتان را ثبت کنید و به دیگر بازدید کنندگان کمک کنید تا بهترین مقالات را سریع‌تر پیدا کنند.

ترجمه این مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان صورت گرفته است.

مطالعه کامل مقاله

این پست چقدر مفید بود؟

برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
پیمایش به بالا
از همراهی شما بسیار سپاسگزاریم

لطفا خطاهای علمی و نگارشی مقاله مطالعه شده خود را به ما اطلاع دهید تا در صورت تایید بررسی،اصلاح و بروزرسانی گردد،به جهت تسهیل تنها عنوان و توضیحات گزارش ضروری می باشد.