چرا زنبورهای عسل ملکه خود را میکشند؟
بهعنوان یک زنبوردار، میدانم که ملکه زنبور عسل تا چه اندازه اهمیت دارد. پس چرا زنبورهای عسل، ملکهی خود را میکشند؟ او قلب کندو است ، تنها عضوی که برای ادامه حیات کلنی ضروری است. با این حال، علیرغم اهمیت زیاد او، کلنی گاهی تصمیم میگیرد که او را نابود کند. مطمئناً زنبورها دلیل خوبی برای این واکنش خود دارند، اما برای زنبورداران درک این رفتار واقعاً دشوار است. امروز میخواهم برخی دیدگاهها را با شما در میان بگذارم دربارهی اینکه چرا این رفتار عجیب رخ میدهد.
نقش ملکه زنبور عسل وظیفهای خاص و منحصربهفرد است که هیچ عضو دیگری نمیتواند آن را انجام دهد. او تنها عضو کلنی است که میتواند جفتگیری کند و با استفاده از اسپرم ذخیرهشده، تخمهای بارور بگذارد. وجود یک ملکه برای کلنی حیاتی است ، اما نه فقط هر ملکهای ، بلکه باید ملکهای خوب و کارآمد باشد.
چرا زنبورها یک ملکه را نمیپذیرند
یک کلنی زنبور عسل دلایل منطقی خودش را برای رد کردن یک ملکه دارد. گاهی اوقات میتوانم تشخیص دهم که در کندو «مشکلاتی مربوط به ملکه» وجود دارد – اما در مواقعی دیگر، نه.
زنبورهای کارگر، در صورتی که از عملکرد ملکه ناراضی باشند، او را طرد میکنند. بهصورت استعاری، میتوان گفت که او از سوی دیگران ، رأی به خروج میگیرد. قبیله تصمیم خودش را گرفته است. تنها هدف کلنی، بقا است. این بقا نیازمند نیروی کاری قوی است. زنبورهای عسل عمر زیادی ندارند ، بهویژه در فصلهای گرم و پرکار. چگونگی رسیدن زنبورهای کارگر به توافق برای کشتن ملکه هنوز تا حدی یک راز است. اما ما برخی از عواملی را که بهنظر میرسد باعث بروز این رفتار میشوند، میدانیم.
دلایل ناکامی ملکه
چندین وضعیت مختلف میتوانند منجر به عزل شدن ملکه شوند:
- کاهش نرخ تخمگذاری
- کاهش سطح فرومونهای ملکه
- وجود مشکل در الگوی تخمریزی ، الگوی تولد نوزادان سالم در برابر ناسالم
- وجود استرس در کندو
- آسیبدیدگی ملکه
- جدید بودن ملکه و عدم آشنایی کلنی با او
کاهش در پرورش نوزادان
زنبورهای لارو در حال رشد فرومونهایی تولید میکنند که زنبورهای کارگر آنها را تشخیص میدهند. اگر تعادلی درون کندو بههم بخورد، زنبورها بهسرعت متوجه میشوند.نبود فرومون نوزادان در زمانی که باید تخمگذاری در اوج خود باشد، میتواند نشانهای از ضعف ملکه باشد. در چنین حالتی، کلنی ممکن است ملکه پیر را بکشد و یک ملکه جدید و پرکار را پرورش دهد.
کاهش فرمونهای ملکه
آیا میتوان با نگاه کردن، یک ملکه خوب را تشخیص داد؟ نه کاملاً. در میان تمام زنبورهای کندو (ملکه، نرها، کارگرها)، ملکه از همه بزرگتر است. اما اندازهی ملکه همیشه شاخص واقعی کیفیت او نیست.با این حال، ملکه فرومونهای خاصی تولید میکند که موجب انسجام و احساس آرامش در کلنی میشود. وقتی زنبورهای همراه او را تیمار کرده و با دیگر اعضای کلنی تعامل میکنند، این فرومونها در سراسر کندو پخش میشوند.متأسفانه، با افزایش سن ملکه، این فرومونها بهطور طبیعی کاهش مییابند. با کاهش تخمگذاری و سطح پایین فرومونها، احتمال جایگزینی ملکه زیاد میشود.
مشکلات نوزادان
اگر کلنی دچار مشکلات مربوط به نوزادان شود – مثلاً تولید زنبورهای نر عقیم یا نابارور – یا بیماریهای نوزادان مانند بیماری لوک اروپایی در کندو وجود داشته باشد ف این موارد ممکن است زنبورها را به کشتن ملکه وادار کند. گاهی یک ملکه جوان و پرانرژی میتواند کلنی را به مسیر درست بازگرداند.
استرس کندو
یکی دیگر از عوامل محرک ممکن، استرس است. اگر کندو تحت فشار یا تنش باشد، اغلب ملکه مقصر شناخته میشود (احساسی شبیه به واکنش انسانها). گاهی ما زنبورداران، خودمان باعث رد شدن ملکه میشویم.سر زدن بیش از حد به داخل کندو برای بررسی اوضاع، میتواند باعث واکنش کلنی شود. زنبورهای مضطرب خوشحال نیستند. آنها تلاش میکنند راهی برای بهبود اوضاع بیابند.

ملکه آسیب دیده
همچنین، اگر ملکه دچار آسیب شود یا ظاهرش عجیب بهنظر برسد، ممکن است زنبورها او را بکشند. این اتفاق میتواند هنگام بازرسی کندو یا در زمان علامتگذاری ملکه رخ دهد. اگر رنگ زیادی یا رنگ در محل نامناسب روی بدن ملکه قرار بگیرد، ممکن است او برای زنبورها «غریبه» یا «غیرطبیعی» بهنظر برسد.
ملکهی ناآشنا
بدیهی است که هر ملکه جدیدی که مستقیماً وارد کندو شود، احتمال زیادی دارد که نابود شود. کلنی او را بهعنوان یکی از اعضای خانواده نمیشناسد ، بوی او برایشان عجیب است.زنبورهای عسل از طریق پرواز جفتگیری ملکههای باکره، تولیدمثل میکنند. گاهی، یکی از این ملکهها اشتباهی وارد کندوی دیگری میشود.اما وضعیتی که بیشتر رخ میدهد، زمانی است که زنبوردار بخواهد کلنی را با ملکه جدیدی جایگزین کند. اگر این کار بدون معرفی تدریجی (معمولاً با استفاده از قفس مخصوص ملکه) انجام شود، پروژه شکست خواهد خورد.
کشته شدن ملکه
صرفنظر از دلیل، نخستین گام برای جایگزینی ملکه، کشتن ملکهی فعلی کندو است. زمانی که قرار باشد ملکه کشته شود، زنبورهای کارگر او را احاطه میکنند و شروع به نیش زدن میکنند. آنها روی یکدیگر جمع میشوند و او را درون تودهای از زنبورها محاصره میکنند. این رفتار اغلب با عنوان گلوله شدن اطراف ملکه شناخته میشود. دقیقاً به همان شیوهای که میتوانند با زنبورهای شکارچی مهاجم مانند شاخکدارها برخورد کنند (توپ مرگ)، حرارتی که توسط این تودهی زنبوری تولید میشود باعث مرگ ملکه میشود. سپس، بدن او از کندو بیرون انداخته میشود.
اگر تا این لحظه مقدمات جایگزینی فراهم نشده باشد، کلنی وارد حالت اضطراری کامل میشود. سلولهای ملکه با شتاب ساخته میشوند و رقابت با زمان آغاز میگردد.با نبود ملکهای که تخمهای بارور بگذارد، زنبورها باید از موادی که در اختیار دارند استفاده کنند. این وضعیت اضطراری لزوماً به تولید بهترین ملکه منجر نمیشود.
یک ملکه جدید انتخاب میشود
کلنی زنبور عسل برنامهای شگفتانگیز برای ساخت یک ملکهی جدید دارد. این فرایند در مراحل بسیار ابتدایی و از تخمهای بارور یا لاروهای مادهی بسیار جوان چرخه زندگی زنبور عسل آغاز میشود. این کیفیت و مقدار تغذیهای است که به این لاروها داده میشود و موجب رشد آنها به ملکه میشود و این تغذیه بهوسیله زنبورهای پرستار انجام میگیرد.
سالها گمان میرفت که تنها تغذیه با ژل رویال از سوی زنبورهای کارگر عامل اصلی رشد لارو به ملکه است. اما اکنون میدانیم که این فرایند پیچیدهتر از آن است. با این حال، لارو ملکه رژیم غذایی خاصی دریافت میکند.فرایند تولید ملکه زمانبر است و دقیقاً ۱۶ روز طول میکشد. حتی پس از آن نیز، ملکه باید بالغ شود، جفتگیری کند و سپس تخمگذاری را آغاز نماید.
اینطور نیست که بتوان بهسادگی یکی از مادهها را «تعیین» کرد تا ملکه شود. چنین چیزی کارایی ندارد. ملکه باید از مرحلهی بسیار ابتدایی لارو، مخصوصاً لاروهای بسیار جوان، پرورش یابد.
ملکه کشته میشود
صرفنظر از دلیل، نخستین گام برای جایگزینی ملکه، کشتن ملکهای است که در حال حاضر در کندو حضور دارد. وقتی قرار است ملکه کشته شود، زنبورهای کارگر او را احاطه کرده و شروع به نیش زدن میکنند. آنها روی هم انباشته شده و درون تودهای از زنبورها، ملکه را محاصره میکنند. این رفتار اغلب توپسازی اطراف ملکه نامیده میشود.
درست همانطور که میتوانند با شاخکداران شکارچی مهاجم از این طریق مقابله کنند (توپ مرگ)، حرارتی که توسط این تودهی زنبوری تولید میشود، باعث مرگ ملکه میگردد. سپس بدن او از کندو بیرون انداخته میشود. اگر مقدمات جایگزینی پیشتر آغاز نشده باشد، کلنی وارد حالت اضطراری کامل میشود. سلولهای ملکه با شتاب ساخته میشوند و مسابقه با زمان آغاز میگردد. در نبود ملکهای که تخمهای بارور بگذارد، زنبورها باید از موادی استفاده کنند که در همان لحظه در اختیار دارند. این شرایط اضطراری لزوماً به تولید بهترین ملکه ممکن منجر نمیشود.

یک ملکهی جدید انتخاب میشود
کلنی زنبور عسل طرحی شگفتانگیز برای ساخت ملکهی جدید دارد. این فرآیند در مراحل بسیار ابتدایی با تخمهای بارور یا لاروهای مادهی بسیار جوان ، چرخهی زندگی زنبور عسل آغاز میشود. این کیفیت و کمیت تغذیهای است که زنبورهای پرستار به این لاروها میدهند که موجب رشد آنها بهسمت ملکه شدن میگردد.
سالها تصور میشد که تنها تغذیه با ژله سلطنتی توسط زنبورهای کارگر، مسئول رشد لاروها به ملکه است. امروزه میدانیم که این فرآیند پیچیدهتر از آن است. با این حال، لارو ملکه رژیم غذایی ویژهای دریافت میکند.این فرآیند زمانبر است و دقیقاً ۱۶ روز طول میکشد. حتی پس از آن، ملکه باید به بلوغ برسد، جفتگیری کند و تخمگذاری را آغاز نماید.
اینطور نیست که بتوان بهسادگی یکی از زنبورهای مادهی موجود را به عنوان ملکه «منصوب» کرد. چنین چیزی نتیجهبخش نیست. یک ملکه باید از مرحلهی بسیار ابتدایی لارو، یعنی از سنین بسیار جوان، پرورش یابد.
کلنی بدون ملکه در معرض خطر است
جایگزینی ملکه، دورهای پرخطر برای کلنی زنبور عسل است. کندویی که ملکه ندارد محکوم به شکست است. زنبورهای کارگر مسنتر طی یک ماه آینده از بین میروند. بدون تولد زنبورهای بالغ جدید، جمعیت کلنی بهشدت کاهش مییابد. کندوهای ضعیف ممکن است طعمهی زنبورهای غارتگر از کندوهای دیگر شوند. آفات، از جمله بید موم خوار و سوسک کوچک کندو نیز میتوانند باعث فروپاشی کلنیهای کوچک شوند.
مداخلات زنبوردار
مدیریت صحیح کندوها بر عهدهی زنبوردار است. با این حال ممکن است گاهی خطا رخ دهد و زنبوردار بهاشتباه ملکه را بکشد یا به او آسیب بزند. اما در بیشتر موارد میتوان با اقدام سریع، کندویی که در حال سقوط است را نجات داد.
در طول بازرسیهای معمول، زنبوردار باید نشانههای واضح مشکلات مربوط به ملکه را زیر نظر بگیرد:
- عدم وجود نوزاد (تخم، لارو، شفیره) در زمانی که باید وجود داشته باشد
- سلولهای نوزاد نر بیشتر از سلولهای نوزاد کارگر
- ملکهای آسیبدیده
- آغاز ساخت سلولهای ملکه توسط کلنی
تولید ملکه برای جایگزینی ملکه یا برای بچهدادن
در جایگزینی ملکه ، زنبورها ملکهی فعلی را میکشند و ملکهی جدیدی پرورش میدهند. این اتفاق ممکن است در هر زمانی از سال رخ دهد. اما هنگام بچهدادن ، زنبورهای عسل سلولهای ملکهی متعددی میسازند، چون کلنی آمادهی تقسیم شدن به دو بخش است. تفاوت این دو وضعیت را باید شناخت، زیرا نوع واکنش مناسب زنبوردار بسته به آن متفاوت خواهد بود.
اگر کلنی ملکهاش را بکشد اما منابع لازم برای ساخت ملکهی جدید را نداشته باشد، زنبوردار میتواند با خرید یک ملکهی جفتخورده، این فرآیند را سرعت بخشیده و ژنتیک جدیدی به کلنی وارد کند. زنبورداران میتوانند از قفسهای ویژه برای معرفی ملکهی جدید به کندو استفاده کنند. این کار به زنبورها فرصت میدهد تا به فرمونهای ملکهی جدید عادت کنند. در طی ۳ تا ۷ روز، معمولاً او را میپذیرند.
زنبورها برای بهبود وضعیت کلنی، ملکه را میکشند
با وجود خطرات موجود، زنبورهای عسل گاهی تصمیم میگیرند ملکه را بکشند تا بهترین شانس بقا را برای کلنی فراهم کنند. یک ملکهی جوان و خوب جفتخورده احتمال بیشتری دارد که نیروی کار آیندهی کلنی را تأمین کند. ملکه در فصل پرکار بهار و تابستان، بیشترین میزان تخمگذاری را خواهد داشت و احتمال بیشتری وجود دارد که فرمونهای قویتری تولید کند تا انسجام کلنی را حفظ نماید.
سؤالات متداول
- آیا رفتار تهاجمی نسبت به ملکه طبیعی است؟
- بهطور کلی، زنبورهای عسل نسبت به ملکهی پذیرفتهشده رفتاری تهاجمی ندارند. با این حال، اگر کندو در اثر بازرسیهای طولانی یا دشوار دچار استرس شود، ممکن است زنبورها ملکه را به صورت «توپ» احاطه کرده و بکشند.
- زنبورداران در صورت بروز مشکل با ملکه چه کاری میتوانند انجام دهند؟
- فعالانه عمل کنید و مراقب علائم مشکل در ملکه باشید. اگر به نظر میرسد کلنی قصد کشتن و جایگزینی ملکه را دارد، گاهی بهترین کار این است که اجازه دهید این فرآیند طبیعی رخ دهد. یا میتوانید خودتان این کار را با خرید یک ملکهی جدید انجام دهید.
- تفاوت جایگزینی ملکه با بچهدادن چیست؟
- در جایگزینی ملکه، ملکهی فعلی کشته میشود (یا مرده است) و کلنی ملکهی جدیدی پرورش میدهد. در بچهدادن، ملکههای جدیدی پرورش مییابند تا پس از تقسیم کلنی، جانشین شوند؛ معمولاً ملکهی مسنتر با گروهی از زنبورها کندو را ترک میکند.
سخن پایانی
کلنیهای زنبور عسل همچون «فرااندامگان» عمل میکنند – جایی که زندگی هم در سطح فردی و هم در سطح جمعی جریان دارد. زنبورها بهصورت غریزی میدانند چه چیزی برای آیندهی کلنی بهترین است، و گاهی این به معنای آن است که باید ملکهی فعلی را بکشند.

از همراهی شما سپاسگزاریم. امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان سودمند و لذتبخش بوده باشد. برایتان آرزوی موفقیت داریم. لطفا اگر در خصوص این مقاله، نکته یا تجربه خاصی برای کمک به دیگران دارید، در قسمت دیدگاه ها آنرا به اشتراک بگذارید 💐
ترجمه مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان
