استفاده از بانک های کلنی برای نگهداری انبوه ملکههای جفت خورده زنبور عسل
بانک ملکه روشی برای ذخیرهسازی جداگانه ملکههای زنبور عسل در قفسهایی است که در کلنی قرار میگیرند تا توسط زنبورهای کارگر مراقبت شوند. تولیدکنندگان ملکه در شمال کالیفرنیا ملکههای اضافی را در فصل تابستان، زمانی که تقاضا کاهش مییابد، ذخیره میکنند تا عرضهای در دسترس برای زنبورداران فراهم کنند. این مطالعه امکان ذخیرهسازی ملکههای زنبور عسل در محیط داخلی را بهعنوان روشی مؤثر در تابستان بررسی کرد.
این پژوهش، روشهای رایج ذخیرهسازی ملکه در فضای باز در تابستان در شمال کالیفرنیا را با ذخیرهسازی در امکانات داخلی با دمای کنترلشده مقایسه کرد. آزمایشها به سه گروه تقسیم شدند:
بانکهای ملکه داخلی، بانکهای ملکه خارجی، و گروه کنترل ملکههای ذخیرهنشده. سه نرخ ذخیرهسازی مختلف (۵۰، ۱۰۰، و ۱۹۸ ملکه در هر بانک) آزمایش شدند. پارامترهای کیفیت ملکه و دادههای بقا با استفاده از روشهای ارزیابی آزمایشگاهی و میدانی بررسی شدند. هیچ تفاوت معناداری در پارامترهای کیفیت ملکه مشاهده نشد، بهجز وزن ملکههای ذخیرهشده در محیط داخلی با نرخ ۱۰۰ ملکه که بهطور قابلتوجهی کمتر از سایر نرخهای ذخیرهسازی بود.
تفاوت معناداری در بقای ملکهها در نرخهای مختلف ذخیرهسازی وجود داشت. ملکههای ذخیرهشده در محیط داخلی با نرخ ۱۰۰ ملکه، نسبت به سایر نرخهای ذخیرهسازی داخلی و خارجی، شانس بقای بیشتری داشتند. ملکههای ذخیرهشده در فضای باز با نرخ ۱۹۸ ملکه، نسبت به سایر نرخهای ذخیرهسازی خارجی، بقای بیشتری داشتند. ملکههای ذخیرهشده در محیط داخلی بقای قابلتوجهی با نرخ ۷۸ ± ۱٪ داشتند، درحالیکه بقای ملکههای ذخیرهشده در فضای باز ۶۲ ± ۳٪ بود. ذخیرهسازی داخلی در کیفیت و بقا عملکرد بهتری نسبت به ذخیرهسازی خارجی داشت. بنابراین، ذخیرهسازی داخلی ملکهها پتانسیل کاهش ریسکهای ناشی از دماهای بالای تابستان را برای تأمین ملکههای ارزشمند پاییزی دارد.
ذخیرهسازی انبوه ملکههای جفت خورده در کلنیهای بانک در طول زمستان در شرایط آبوهوایی قارهای بررسی شد. ملکههای جفت خورده در:
- کلنیهای بانک با ملکه (ملکه دار) روی قاب با شانههای عسل تقسیمشده.
- کلنیهای ملکه دار روی قاب با قفسهای توری سیمی.
- کلنیهای بانک بدون ملکه (QLR) روی قاب با شانههای عسل تقسیمشد.
- کلنیهای QLR روی قاب با قفسهای توری سیمی ذخیره شدند.
توضیح :
- کلنیهای QRR مخفف Queenright Reservoir Colonies هستند. این اصطلاح به کلنیهای مخزنی (Reservoir Colonies) اشاره دارد که دارای یک ملکه فعال و تخمگذار (Queenright) هستند. این کلنیها بهعنوان مخازن برای ذخیرهسازی ملکههای جفت خورده استفاده میشوند.
- کلنیهای QLR مخفف Queenless Reservoir در زنبورداری هستند. این اصطلاح به کلنیهای مخزنی (reservoir colonies) اشاره دارد که بدون ملکه (queenless) هستند و برای ذخیرهسازی ملکههای جفت خورده یا باکره در قفسهای مخصوص استفاده میشوند.
علاوه بر ذخیرهسازی انبوه، ملکهها بهصورت جداگانه در کلنیهای موجود در کندوهای جفتگیری و کندوهای پنجقابی با شانههای استاندارد بهعنوان گروه کنترل زمستانگذرانی شدند. بقای ملکهها در کلنیهای بانک از اکتبر ۲۰۰۰ تا مارس ۲۰۰۱ مشاهده شد. هیچ ملکهای در کلنیهای ملکه دار در زمستان زنده نماند، درحالیکه ۱۶.۷٪ از ملکههای ذخیرهشده در قفسهای توری و ۴۰.۵٪ از ملکههای روی شانههای عسل در کلنیهای QLR به مدت پنج ماه زنده ماندند. بقای ملکهها در کندوهای جفتگیری و کندوهای هستهای پنجقابی بهترتیب ۸۰٪ و ۸۳.۳٪ بود. عملکرد تولیدمثلی ملکههای زندهمانده در کلنیهای بانک، کندوهای جفتگیری، و کندوهای هستهای پنجقابی با مقایسه مساحت لارو و جمعیت زنبورهای بالغ تولیدشده در کلنیهای آزمایشی ارزیابی شد. هیچ تفاوتی در تعداد قابهای زنبور و تولید لارو ملکهها در کلنیهای آزمایشی مشاهده نشد. بنابراین، ذخیرهسازی انبوه ملکهها در زمستان عملکرد تولیدمثلی آنها را مختل نکرد.
بهرهوری ملکههای زنبور عسل در کانادا، که با مساحت لاروهای کارگر سر بستهشده و وزن خالص کلنیها سنجیده شد، بهطور کلی در ملکههای زمستانگذرانیشده در هستههای دوقابی بیشتر از ملکههای زمستانگذرانیشده در گروه بود. پذیرش ضعیف و جایگزینی ملکههای زمستانگذرانیشده در گروه نشان میدهد که این روش ذخیرهسازی هنوز برای استفاده تجاری مناسب نیست. بقای ملکههای هستهای در واحدهای دوقابی خارجی در طول زمستان پایین بود، اما با سیستم داخلی بهبود یافت. زمستانگذرانی ملکهها در هستههای دوقابی داخلی و هستههای سه تا پنجقابی خارجی با تغذیه مکمل کربوهیدرات در اواخر زمستان میتواند منبعی از ملکهها فراهم کند که تا حدی نیازهای بازار بهار را برآورده کند.
واردات ملکههای زنبور عسل در بهار برای جایگزینی تلفات زمستانی کلنیها در کانادا یک امر ضروری است، اما به گسترش گونههای مقاوم به درمان بیماری ها و صفات ژنتیکی نامطلوب کمک میکند. جایگزینی احتمالی برای این واردات، ذخیرهسازی انبوه ملکهها در طول زمستان است.
با زمستانگذرانی کلنی قوی (بانک ملکه) حاوی تعداد زیادی ملکه جفت خورده ایزولهشده در قفسها، زنبورداران میتوانند در اوایل بهار به ملکههای محلی دسترسی داشته باشند. در این مطالعه، کارایی زمستانگذرانی بانکهای ملکه در دو تراکم مختلف (۴۰ و ۸۰ ملکه) آزمایش شد. در بانکهای ۴۰ ملکهای ، ۷۴.۲٪ ملکهها دوره ششماهه زمستانگذرانی را زنده ماندند، درحالیکه در بانکهای ۸۰ ملکهای ، ۴۲.۱٪ ملکهها زنده ماندند. در مقایسه با ملکههای زمستانگذرانیشده آزاد در کلنی خود، ملکههای بانکهای کلنی در اوایل بهار کوچکتر و سبکتر بودند، اما قابلیت حیات اسپرم و تعداد اسپرم مشابهی داشتند.
زمستانگذرانی ملکهها در بانکها تأثیری بر پذیرش آنها در کلنیهای هستهای نداشت، اما تخمگذاری آنها در هفتههای اولیه پس از معرفی کاهش یافت. پس از چند روز در کلنیهای هستهای، ملکههای بانکشده اندازه و وزنی مشابه ملکههای زمستانگذرانیشده بهصورت عادی پیدا کردند، که نشان میدهد میتوانند در طول فصل زنبورداری عملکرد خوبی داشته باشند.
تولید ملکههای جوان و جفت خورده برای جایگزینی ملکههای مرده یا شروع کلنیهای جدید پس از زمستان ضروری است. ذخیرهسازی انبوه ملکههای جفت خورده در طول زمستان و استفاده از آنها در بهار بعدی استراتژی جالبی است که میتواند این نیاز را برآورده کند. در این مطالعه، بقا، باروری، و زادآوری ملکههای جوان و جفت خورده که بهصورت انبوه در کلنیهای بدون ملکه از اوایل مهر تا اوایل اردیبهشت (هشت ماه) ذخیره شدند، بررسی شد. ملکهها در اتاقهای با دمای کنترلشده در دماهای بالاتر و پایینتر از دمای تشکیل خوشه نگهداری شدند. نتایج نشان داد که ذخیرهسازی انبوه ملکهها در محیط داخلی با موفقیت انجام میشود وقتی بانکهای ملکه در دمایی بالاتر از دمای تشکیل خوشه ذخیره شوند.

بقای ملکهها در دمای ۱۶ درجه سانتیگراد بهطور قابلتوجهی بالاتر بود. ملکههای زندهمانده که در دماهای مختلف بالاتر یا پایینتر از دمای تشکیل خوشه زمستانگذرانی کردند، باروری (قابلیت حیات اسپرم) و زادآوری (تخمگذاری و جمعیت کارگر قابلحیات) مشابهی داشتند. این مطالعه پتانسیل زمستانگذرانی داخلی بانکهای ملکه زنبور عسل را نشان میدهد. این تکنیک میتواند در مقیاس تجاری توسط زنبورداران و پرورشدهندگان ملکه اعمال شود.
تأثیر سطح قفس ذخیرهسازی (بالا یا پایین) و موقعیت آن (محیطی یا میانی) بر وزن، نرخ بقا، و ظرفیت تخمگذاری ملکههای ذخیرهشده در کلنیهای با ملکه برای دورههای مختلف بررسی شد. ذخیرهسازی ملکههای جفت خورده به این روش تأثیر قابلتوجهی بر وزن آنها پس از ۷۵ روز ذخیرهسازی داشت. میانگین وزن ملکهها در نوار بالایی ۱۷۴.۹ میلیگرم و در نوار پایینی ۱۶۷.۴ میلیگرم بود که برتری نوار بالایی را نشان میدهد.
افزایش قابلتوجهی در میانگین وزن ملکههای ذخیرهشده در موقعیت میانی ۱۷۲.۵ میلیگرم نسبت به موقعیتهای محیطی ۱۶۹.۸ میلیگرم مشاهده شد. تمام ملکههای ذخیرهشده وزن بیشتری نسبت به وزن اولیه خود قبل از ذخیرهسازی در دورههای مختلف آزمایش داشتند. تفاوتهای قابلتوجهی در نرخ بقای ملکههای جفت خورده ذخیرهشده در سطوح مختلف وجود داشت، بهطوریکه میانگین نرخ بقای ملکههای ذخیرهشده در نوار بالایی (۶۹.۳٪) بیشتر از ملکههای ذخیرهشده در نوار پایینی (۶۰.۱٪) بود.
ملکههای ذخیرهشده در موقعیت میانی نرخ بقای قابلتوجهی (۷۰.۷٪) نسبت به ملکههای ذخیرهشده در موقعیتهای محیطی (۵۸.۷٪) داشتند. نرخ بقای کلی با افزایش دوره ذخیرهسازی بهطور منفی تحتتأثیر قرار گرفت. از نظر ظرفیت تخمگذاری که با مساحت لاروهای کارگر بستهشده سنجیده شد، ملکههای ذخیرهشده به مدت ۴۵ روز مساحت لارو بستهشده بزرگتری (۸۷۵.۵ سانتیمتر مربع) نسبت به ملکههای ذخیرهشده به مدت ۷۵ روز (۸۴۳.۲ سانتیمتر مربع) تولید کردند.
ذخیرهسازی انبوه ملکهها در زمستان در بانکهای کلنی مورد بررسی قرار گرفت، بهطوریکه هر ملکه بهطور جداگانه در قفس خود درون یک کلنی نگهداری میشد. تیمارهای اصلی شامل موارد زیر بود:
- یک ملکه تنها که در یک کلنی پنج قابی در طول زمستان نگهداری میشد (گروه کنترل).
- بانکهای کلنی با ۲۴ یا ۴۸ ملکه، که هر ملکه بهطور جداگانه در قفسهای توری قرار داده شده بود. این قفسها از ورود زنبورهای کارگر به داخل قفس جلوگیری میکردند، اما امکان رسیدگی به ملکه را فراهم میساختند.
- بانکهای کلنی با ۲۴ یا ۴۸ ملکه، که هر ملکه بهطور جداگانه در قفسهایی از جنس شبکه مانع ملکه نگهداری میشد؛ (شبکهی ملکه موادی با منافذ تقریباً ۵.۵ میلیمتر دارد که عبور ملکهی بزرگتر را محدود میکند اما به زنبورهای کارگر کوچکتر اجازهی عبور میدهد).
- بانکهای کلنی با ۲۴ یا ۴۸ ملکه، که در ابتدا هر ملکه در قفسهای توری نگهداری میشد و سپس از تقریبا از دیماه تا اواخر اسفند ماه به کندوچه های کوچک منتقل میشد.
ملکههای نگهداریشده در قفسهای توری ملکه در هر سه سال آزمایش بقای ضعیفی نشان دادند و این سیستم برای استفاده تجاری مناسب نبود؛ بقا در هیچیک از سالها یا درمانهای توری ملکه بیش از ۲۵٪ نبود. در مقابل، میانگین دوساله بقای ملکه ۶۰٪ برای ملکههای ذخیرهشده در قفسهای چوبی توریدار در بانکهای کلنی بدون ملکه یافت شد. هیچ تفاوتی در بقای ملکههای بانکشده که ماهانه بین کلنیها جابهجا شدند و آنهایی که به مدت شش ماه در همان کلنی باقی ماندند، مشاهده نشد. موفقیت این سیستمها نیازمند:
- آمادهسازی بانکهای کلنی با تعداد زیادی زنبور بالغ که با نگهداری کلنیها با دو ملکه در تابستان قبلی تولید شدهاند.
- حذف ملکههای تخمگذار در طول دوره ذخیرهسازی.
- تغذیه مناسب کلنیها.
- عایقبندی کلنیها در گروههای چهارگانه برای حفظ گرما و کاهش خوشهبندی کارگران در زمستان بود.
ملکههای زندهمانده از سیستمهای ذخیرهسازی زمستانی از نظر کیفیت و عملکرد کلنی در فصل بعدی تقریباً مشابه ملکههای کنترل بودند.
این مطالعه با هدف بررسی برخی عوامل مؤثر بر وزن و نرخ بقای ملکههای جفت خورده ذخیرهشده و عملکرد آنها پس از ۷۵ روز ذخیرهسازی در کلنیهای با ملکه انجام شد. ذخیرهسازی ملکهها در تعداد ۲۰، ۳۰، و ۴۰ تأثیری بر وزن آنها نداشت. میانگین وزن ملکههای ذخیرهشده در قفسهای توری ملکه (EC) بهطور قابلتوجهی بیشتر از آنهایی بود که در قفسهای توری سیمی (SC) ذخیره شدند.
شاید دوست داشته باشید مقاله ” پرواز جفتگیری ملکه زنبور عسل چیست؟ ” را ملاحظه کنید 🌷

میانگین وزن ملکههای ذخیرهشده در نوار بالایی بیشتر از نوار پایینی بود. ملکههای ذخیرهشده در موقعیتهای محیطی و میانی قاب نگهدارنده تفاوت معناداری نداشتند. در مورد نرخ بقای ملکهها، میانگین نرخ بقای ۲۰ ملکه ذخیرهشده بالاترین رتبه را داشت، درحالیکه نرخ بقای ۳۰ و ۴۰ ملکه ذخیرهشده بعدی بود بدون تفاوت معنادار بین آنها. ملکههای ذخیرهشده در قفسهای SC نرخ بقای قابلتوجهی بیشتری نسبت به قفسهای EC داشتند. نوار بالایی نرخ بقای بیشتری نسبت به نوار پایینی داشت. ملکههای ذخیرهشده در وسط قاب نگهدارنده نرخ بقای قابلتوجهی بیشتری نسبت به موقعیتهای محیطی نشان دادند. در مورد عملکرد پس از ذخیرهسازی، هیچ تفاوت معناداری بین مساحت لاروهای تولیدشده توسط ملکههای ذخیرهشده به مدت ۴۵ یا ۷۵ روز در سه تراکم مشاهده نشد.
ملکههای ذخیرهشده به مدت ۴۵ روز و آنهایی که در سطح بالایی ذخیره شدند، تولید لارو قابلتوجهی بیشتری نسبت به ملکههای ذخیرهشده به مدت ۷۵ روز و آنهایی که در سطح پایینی ذخیره شدند، داشتند. ملکههای ذخیرهشده به مدت ۴۵ و ۷۵ روز تفاوت معناداری در درصد جایگزینی نداشتند، چه در سه تراکم، چه در دو سطح، یا دو موقعیت. بخش دوم مطالعه شامل ذخیرهسازی ملکههای باکره بود. این کار با هدف بررسی تأثیر نوع کلنی و قفس ذخیرهسازی بر نرخ بقای ملکهها، دوره یتیمی بر کارگران جذبشده، و همچنین دوره ذخیرهسازی و قدرت کلنی بر جذابیت و پذیرش ملکهها انجام شد.
ملکههای ذخیرهشده در قفسهای بنتون (BC) نرخ بقای غیرمعنادار بیشتری نسبت به قفسهای در حال متولد (EMC) داشتند. ذخیرهسازی ملکهها در کلنیهای بدون ملکه نرخ بقای قابلتوجهی بیشتری نسبت به کلنیهای با ملکه داشت. افزایش دوره یتیمی کلنیها کارگران بیشتری را به ملکههای قدیمی جذب کرد. این جذابیت با افزایش سن ملکه از سه تا ۳۰ روز بهطور قابلتوجهی افزایش یافت. ملکههای باکره جوانتر و مسنتر بهطور قابلتوجهی بیشتر از ملکههای با سن متوسط پذیرفته شدند. میانگین تعداد کارگران جذبشده در هستهها بهطور قابلتوجهی بیشتر از کلنیهای قوی بود و درصد پذیرش نیز به همین ترتیب بود.
بقای ملکههای باکره تازه متولد در قفسها به مدت هفت روز در آزمایشی که همزمان سه عامل را بررسی کرد، مطالعه شد:
نوع قفس ملکه (چوبی سهسوراخه یا پلاستیکی) همراه کارگران ، و نوع غذا (شکر کندی، عسل، یا هر دو). ده ملکه در هر یک از ۱۲ ترکیب آزمایش شدند. ملکهها با استفاده از روشهای استاندارد زنبورداری (پیوند) پرورش یافتند و از سلولهای خود به ویالهایی در انکوباتور با دمای ۳۴ درجه سانتیگراد (۹۳.۲ درجه فارنهایت) متولد کردند.
هر ۱۲ ترکیب بقای بالایی (۹۰ یا ۱۰۰٪) برای سه روز داشتند، اما تنها یک روش (قفس چوبی، با کارگران همراه، عسل) بقای ۱۰۰٪ تا روز هفتم را نشان داد. عوامل مؤثر بر بقای ملکه تجزیهوتحلیل شدند. در تمام ترکیبها، کارگران همراه بقای ملکه را بهطور قابلتوجهی افزایش دادند (۱۸٪ در مقابل ۵۳٪، p<0.001). علاوه بر این، تعامل بین نوع غذا و نوع قفس (p<0.001) وجود داشت، بهطوریکه ترکیب عسل و قفس پلاستیکی بقای کمتری داشت. گروه دیگری از ملکهها پرورش یافتند و به مدت هفت روز با بهترین روش نگهداری شدند، سپس با استفاده از دود بهطور مستقیم به کلنیهای هستهای بدون ملکه که پنج روز قبل ملکه آنها حذف شده بود، معرفی شدند. پذیرش بالا بود (۸۰٪، ۸/۱۰) که نشان میدهد این ترکیب برای آمادهسازی ملکهها برای معرفی به کلنیها نیز مناسب است.
داشتن روشی ساده برای نگهداری ملکههای باکره تازه متولد در قفسها به مدت یک هفته و قابلقبول برای معرفی به کلنیهای بدون ملکه در پرورش زنبور عسل مفید خواهد بود. بهویژه، این روش غربالگری تعداد زیادی ملکه برای ویژگیهای ژنتیکی یا فنوتیپی را تسهیل میکند، زمانی که تنها بخش کوچکی از آنها معیارهای موردنظر را برآورده میکنند. این ملکهها میتوانند برای جفتگیری طبیعی یا تلقیح مصنوعی به کلنیهای بدون ملکه معرفی شوند، که هر دو در سن یکهفتگی ملکهها انجام میشوند.
با وجود برخی مزایای بانک ملکه، اثرات منفی نیز بر ملکههای ذخیرهشده وجود دارد. اکثر تکنیکهای بانک ملکه شامل نگهداری ملکهها در انواع قفسها است.محققین گزارش دادند که ملکههای ذخیرهشده در «بانکهای ملکه» عمدتاً از آسیبهای پا رنج میبرند.
آسیبهای مرتبط با قفس شامل:
- تغییر رنگ آرلیا1 (بالشتکهای برجسته بین پنجههای تارسال)
- فقدان بخشهای پا یا کل پا
- تغییر شکل آرلیا و از دست دادن جزئی یا کامل آرلیا و پنجهها
- بالهای ساییدهشده و از دست دادن آنتن یا بخشهای آنتن است.
فلج پا احتمالاً ناشی از نیش زنبورها، نیز گزارش شده است. این آسیبها بر تواناییهای حرکتی و حسی ملکه تأثیر میگذارند و آنها را بهعنوان ملکههای باکیفیت رد صلاحیت میکنند. حتی تعداد کمی از ملکههای ذخیرهشده در یک کلنی در معرض آسیب از زنبورهای کارگر قرار دارند. آسیب به ملکهها صرفنظر از سن کارگرانی که از آنها مراقبت میکنند و وجود لارو در کلنی زنبور مشاهده شد.

از همراهی شما سپاسگزاریم و امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان سودمند بوده باشد. اگر در خصوص این مقاله تجربه یا نظر خاصی دارید لطفا جهت بهره برداری دیگران آنرا در قسمت دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.
ترجمه مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان صورت گرفته است.


دسترسی سریع به آخرین مقالات مرتبط :
- مدیریت و جابهجایی ملکههای زنبور عسل؛ کسب مهارت در کار با ملکهها
- استفاده از بانک های کلنی برای نگهداری انبوه ملکههای جفت خورده زنبور عسل
- آشنایی با مبانی پرورش ملکه با کیفیت برای زنبورداران مبتدی
- راهنمای جامع علامت گذاری زنبور ملکه ؛ آموزش مرحلهبهمرحله برای زنبورداران مبتدی
- راهنمای کامل علامت گذاری ملکه زنبور عسل؛ روشها، رنگها و اصول ایمنی برای زنبورداران
پاوروقی مقاله :
- آرلیا چیست؟
آرلیا (به انگلیسی: arolia، جمع: arolia) در زنبورهای عسل به بالشتکهای نرم و چسبناک اشاره دارد که بین پنجههای تارسال (tarsal claws) در انتهای پاهای زنبور قرار دارند. این ساختارهای کوچک و پدمانند نقش مهمی در توانایی زنبور برای چسبیدن به سطوح مختلف، مانند دیوارههای کندو، گلها، یا سطوح صاف، ایفا میکنند. آرلیا به زنبور کمک میکند تا روی سطوح لغزنده یا عمودی حرکت کند و تعادل خود را حفظ کند.
تغییر رنگ آرلیا
تغییر رنگ آرلیا یکی از آسیبهای مرتبط با نگهداری ملکهها در قفسهای توری (مانند قفسهای EMC) است. این تغییر رنگ ممکن است به دلایل زیر رخ دهد:
– فشار فیزیکی: نگهداری طولانیمدت در قفسهای تنگ میتواند به آرلیا فشار وارد کند و باعث تغییر رنگ (مانند تیره یا کدر شدن) شود.
– آسیب یا استرس: تماس مداوم با توری یا زنبورهای کارگر ممکن است به بافت نرم آرلیا آسیب برساند و رنگ آن را تغییر دهد.
– عوامل محیطی: شرایط نامناسب مانند رطوبت یا دمای بالا در قفس میتواند به تغییر رنگ این ساختار حساس منجر شود.
این تغییر رنگ معمولاً نشانهای از استرس یا آسیب جسمی به ملکه است و میتواند توانایی حرکتی او را کاهش دهد، که در نهایت کیفیت ملکه را برای تخمگذاری یا مدیریت کلنی پایین میآورد.
↩︎