
اهمیت اسیدهای آمینه و تنوع گرده برای سلامت کلنی زنبور عسل
هرچند اغلب از محتوای پروتئین غذاها صحبت میکنیم، اما انتخاب اسیدهای آمینه است که اهمیت بیشتری دارد. پروتئینها از زنجیرههای اسیدهای آمینه ساخته میشوند. وقتی حیوانی به پروتئین خاصی نیاز دارد، میتواند اسیدهای آمینهای که خورده را بگیرد و آنها را به هم متصل کند تا پروتئین بسازد. حتی شگفتانگیزتر اینکه، اگر حیوانی پروتئینی بخورد، میتواند آن را تجزیه کند و اسیدهای آمینه را دوباره به هم متصل کند تا پروتئین مورد نیاز خود را بسازد. این شبیه به لگو است: شما از قطعات تک (اسیدهای آمینه) برای ساخت شیء مورد نظر (پروتئین) استفاده میکنید.
این مقاله برای نخستین بار در مجله زنبور عسل آمریکایی، جلد ۱۵۸، شماره ۵، می ۲۰۱۸، صفحات ۵۶۳-۵۶۵ منتشر شد.
گرده فراوان، اما اثرات تغذیهای ضعیف
زنبورهای عسل نیز برای سلامتی به ترکیب مناسبی از اسیدهای آمینه نیاز دارند. به جز مقادیر ناچیزی که در عسل وجود دارد، گرده تنها منبع اسیدهای آمینه در رژیم غذایی زنبور عسل است. و همانطور که انسانها برای سلامتی به تنوع غذایی نیاز دارند، کلنی زنبور عسل نیز به انواع مختلف گرده نیازمند است.
تنوع مهم است زیرا همه اسیدهای آمینه در یک نوع گرده یافت نمیشوند. برخی گردهها تنوع بیشتری نسبت به دیگران دارند، بنابراین مصرف انواع مختلف گرده کلید تغذیه مناسب کلنی است. در طبیعت این کار دشوار نیست، اما در بسیاری از محیطهای مدرن، به ویژه جایی که تعداد گونههای گلدار محدود است، زنبورها ممکن است در یکی یا چند اسید آمینهی ضروری دچار کمبود شوند. این کمبود میتواند منجر به کاهش طول عمر، مقاومت کمتر در برابر بیماریها یا توانایی ضعیف در جستجوی غذا شود.
گرده و پرورش لارو
به عنوان زنبورداران، میدانیم که گرده برای پرورش لارو ضروری است. اما این فرآیند چگونه کار میکند؟ مشخص شده که لاروهای جوان زنبور عسل مستقیماً گرده نمیخورند. در عوض، زنبورهای پرستار گرده را به صورت نان زنبور میخورند. چنین رژیم پروتئینداری غدد هیپوفارنژیال آنها را تحریک میکند تا ژل رویال ترشح کنند، که سپس به لاروهای جوان تغذیه میشود. پس از حدود سه روز، مقادیر کمی گرده و عسل رقیقشده به غذای لاروهای کارگر و نرها اضافه میشود، در حالی که لاروهای ملکه همچنان با رژیم ژل رویال خالص ادامه میدهند.
زنبورهای کارگر بالغ تقریباً منحصراً عسل پر انرژی میخورند. از آنجا که جستجوگران گرده نمیخورند یا مستقیماً نان زنبور نمیخورند، وقتی به پروتئین نیاز دارند، از زنبورهای پرستار درخواست میکنند. هرچند اغلب به آن فکر نمیکنیم، زنبورهای پرستار گاهی همه اعضای کلنی را تغذیه میکنند.
در فروشگاه خوب به نظر میرسید 😂
از آنجا که جستجوگرانی که گرده جمع میکنند آن را نمیخورند، پس در انتخاب آن چندان دقیق نیستند. گاهی جستجوگران چیزهای دیگری مانند خاک اره یا تفاله قهوه را میآورند که بافت پودری و اندازه ذرات مناسبی دارند. این امر برخی پژوهشگران را به این باور رسانده که زنبورهای عسل نمیتوانند ارزش غذایی گرده را تشخیص دهند: اگر شبیه گرده باشد، حتماً خوب است.
اما تحقیقات اخیر نشان میدهد که حتی زنبورهای پرستار ، که واقعاً باید آن را بخورند ، نمیتوانند کیفیت را تشخیص دهند. یا حتی اگر کیفیت پایین را بشناسند، نمیتوانند این اطلاعات را به جستجوگرانی که آن را میآورند منتقل کنند. در خلاصه، از آنجا که نمیتوانیم به کلنی اعتماد کنیم تا رژیم خود را متعادل کند، تنوع گزینههای گرده بهترین راهحل است.
شاید مایل باشید مقاله ” تغذیه زنبورهای عسل برای جلوگیری از گرسنگی ” را ملاحظه کنید 🌷

تغییر نیازهای تغذیهای زنبور عسل با پرورش لارو
وقتی درک کنید که گرده چگونه در کندو استفاده میشود، میتوانید ببینید چرا کلنی در زمستان به مقدار زیادی از آن نیاز ندارد. از اواخر پاییز تا اواسط زمستان، زمانی که پرورش لارو کم است، کلنی میتواند با حداقل گرده سر کند. اما انبوهی از گرده با کیفیت خوب در طول دورههای اصلی پرورش لارو، به ویژه اواخر زمستان و اوایل بهار، لازم است.
وقتی گرده کمیاب است، کلنی ممکن است مجبور شود از ذخایر پروتئین ذخیره شده به صورت ویتلوژنین1 در بدنهای چربی زنبورهای کارگر استفاده کند. اما این ذخیره محدود است، بنابراین زنبورداران اغلب قبل از شروع جریانهای اصلی، از جایگزینهای گرده استفاده میکنند.
طبیعت در حال تغییر است
وقتی به گذشته نگاه میکنیم، ممکن است فکر کنیم چون پدران، پدربزرگان و عموهای بزرگ ما هرگز نگران تغذیه زنبورها نبودند، پس ما هم نباید نگران باشیم. آن زمان زنبورها خودشان گرده جمع میکردند و به خوبی رشد میکردند. هیچکس به منبع یا ترکیب اسیدهای آمینه گرده توجه نمیکرد.
اگرچه این موضوع ممکن است درست باشد، اما در طول سالها محیط زیست خود را به طور چشمگیری تغییر دادهایم. مناطق شهری دیگر به طور گسترده از پوشش گیاهی طبیعی جدا شدهاند. مزارع دیگر گونههای متنوعی از محصولات را نمیکارند و حاشیه جادهها دیگر پر از گلهای وحشی رنگارنگ نیستند. در عوض، ما گسترههای وسیعی را به کشت یک محصول محدود کردهایم و بقیه مناطق را با سموم پوشش دادهایم تا منظرهای یکنواخت و مدیریتپذیر ایجاد شود. تغذیه زنبورها؟ کسی به آن توجه نمیکند.
کمبود گرده با کیفیت بالا نگرانی نسبتاً جدیدی برای زنبورداران است. امروزه، تأمین فراوان و متنوع گرده اغلب وجود ندارد. از دست دادن زیستگاه، گیاهان مهاجم، کشاورزی تککشتی و علفکشها تنها برخی از دلایل هستند.
تنوع زیستی و سلامت زنبورها
یکی از نشانههای اصلی محیط سالم، تنوع زیستی است. تنوع زیستی به سادگی مجموع همه موجودات زنده در یک منطقه معین است. این منطقه میتواند به بزرگی زمین یا به کوچکی یک قطره آب حوض باشد.
مجموع موجودات زنده در هر سیستم طبیعی شامل گیاهان، حیوانات، قارچها و میکروبها میشود. در یک جامعه طبیعی بکر، هر گونه با دیگران در تعادل است. آنها با هم زندگی میکنند، مبارزه میکنند، برای منابع رقابت میکنند، یکدیگر را میخورند، میمیرند و بقایا را در چرخههای فصلی میبلعند. هر گونه نقش خاصی در جامعه دارد و هیچ گونهای آماده تصاحب نیست. از دیدگاه اکولوژیکی، تنوع بیشتر بهتر است.
مزارع مدرن نقطه مقابل محیطهای طبیعی هستند. اما دور از بد بودن، مزارع مدرن برای تغذیه جمعیت رو به رشد انسانها ضروری هستند. با این حال، برای زنبورداران مهم است که درک کنند محیط کشاورزی برای زنبورها عالی نیست. صرفنظر از استفاده از سموم، بزرگترین خطر برای زنبورها در کشاورزی، کمبود تنوع گیاهان گلدار است.

محصولات تک کشتی نیاز پروتئینی زنبور را رفع نمیکند
برای زنبورها، گرده گیاهان گلدار تقریباً تنها منبع پروتئین، چربیها، ویتامینها و مواد معدنی است. اما در مزارع مدرن، تنوع گیاهی کاهش یافته است. کشاورزان باید رقابت علفهای هرز را به حداقل برسانند و همچنین محصول خود را از گیاهان حاشیه جاده که ممکن است محل تجمع بیماریها و آفات باشند، محافظت کنند.
کلنیهای زنبوری که محصولات وسیع تککشتی مانند بادام را گردهافشانی میکنند، در رژیم غذایی خود با کمبود شدید تنوع مواجهاند. همانطور که یک میوه یا سبزی نمیتواند تمام نیازهای تغذیهای انسان را تامین کند، یک نوع گرده نیز برای زنبورها کافی نیست. گردهافشانی این محصولات برای کلنیهای زنبور عسل مناسب است، به شرطی که زنبوردار اهمیت استرس تغذیهای ناشی از تککشتی را درک کند.
گرده گیاهان مختلف از نظر مقدار و کیفیت پروتئین تفاوت قابل توجهی دارد. پژوهشگران نشان دادهاند که میزان پروتئین میتواند بین ۲ تا ۶۱ درصد وزن خشک متغیر باشد. علاوه بر این، بسته به منبع پروتئین، ممکن است برخی اسیدهای آمینه ضروری برای رشد و توسعه کامل، کاملاً غایب باشند.
یک نمونه متوسط از گرده، قاصدک معمولی است. زنبورها علاقه زیادی به قاصدکها دارند و به طور مکرر بین گلها پرواز میکنند. اما قاصدکها فاقد برخی اسیدهای آمینه ضروری هستند. تحقیقات نشان داده است که رژیم غذایی فقط از گرده قاصدک رشد لاروها در زنبورهای میسون را مختل میکند، تولید لارو در زنبورهای عسل را متوقف میکند و باعث رد شدن صد درصدی لاروها در زنبورهای بامبلبی میشود.
آیا این به معنای ضرر قاصدک برای زنبورها است؟ قطعاً خیر. نکته کلیدی این است که هیچ نوع گردهای نمیتواند جایگزین تنوع گردهها شود. زنبورهای عسل بر اساس پوشش گیاهی متنوع تکامل یافتهاند و تنوع همچنان بهترین خدمت به آنهاست.
در طبیعت، محصولات تککشتی مشکل چندانی ایجاد نمیکنند، زیرا زنبورها به ندرت با نواحی وسیع و بدون تنوع قاصدک مواجه میشوند و این مسئله مشکلاتی ایجاد نمیکند. اما زنبورهایی که در میان هکتارها محصولات تککشتی قرار دارند، در تغذیه نسل بعدی خود دچار مشکل میشوند. حتی اگر زنبورهای جوان زنده بمانند و بالغ شوند، ایمنی آنها در برابر بیماریها، انگلها و حتی سموم کاهش مییابد. همانند سایر حیوانات، زنبورها نیز به سیستم ایمنی سالم نیاز دارند تا زنده بمانند و این ایمنی به تغذیه مناسب وابسته است.
گونههای مهاجم رژیم غذایی ضعیفی برای زنبور عسل ایجاد میکنند
بسیاری از زنبورداران از گسترش وسیع گیاهان مهاجم که طبیعت را پوشاندهاند، استقبال میکنند. دلیل اصلی این استقبال، تولید شهد توسط این گیاهان است. برخی از گیاهان مهاجم مانند ستارهخار، گرهگیاه ژاپنی، شمع چینی و کوزو تولیدکنندگان بسیار خوبی برای عسل هستند که سوپرهای کندو را پر میکنند و هزینههای زنبورداری را جبران میکنند. اما با وجود سودمندی برای زنبورداران، این گیاهان میتوانند برای خود زنبورها مشکلساز باشند.
گونههای مهاجم، نوعی دیگر از تککشتیها هستند. درست مانند محصولهای کاشتهشده، گیاهان مهاجم تنوع زیستی را کاهش میدهند. به جای اینکه زنبورها بتوانند از طیف گستردهای از گلها تغذیه کنند، مجبورند به یک منبع غذایی اصلی بسنده کنند. به جای چهل نوع گرده مختلف که هر کدام دارای پروفایل خاصی از اسیدهای آمینه هستند، زنبورها تنها یک نوع گرده دارند. به جای تنوع رنگارنگ گلهایی که در طول فصلها شکوفا میشوند، یک شکوفایی گسترده و سپس کمبود شدید وجود دارد.
تفاوت اصلی بین محصولات کاشتهشده و گیاهان مهاجم این است که گیاهان مهاجم در لبه مزرعه متوقف نمیشوند؛ بلکه به محلهها، زمینهای وحشی، نوارهای میانی جادهها و زمینهای بلااستفاده نفوذ میکنند. برخی از این مناطق تا جایی که چشم کار میکند گسترش مییابند، همه چیز زیر آنها را خفه میکنند و انتخاب شهد و گرده را برای گونههای مختلف زنبورها، پروانهها و سایر حشرات مفید به شدت محدود میکنند.
هر زمان که تنوع گیاهی کاهش یابد، تمام موجوداتی که به آن وابستهاند نیز تضعیف میشوند. پس از تغذیه طولانی مدت از گیاهان مهاجم، زنبورهای عسل مدیریتشده ممکن است نیاز به مکملهای گرده برای حفظ سلامت خود داشته باشند، اما زنبورهای بومی، حشرات مفید و سایر بیمهرگان ممکن است دچار بدشانسی شوند و کاهش جمعیت پیدا کنند. با کاهش حشرات، پرندگان، قورباغهها و پستاندارانی که از آنها تغذیه میکنند نیز گرسنه میمانند. در هر اکوسیستم، هیچ چیز به اندازه یکنواختی و تکنواختی مخرب نیست.

آسیب استفاده از علف کشها
علفکشها به زنبورها به چندین روش آسیب میزنند. اگرچه تأثیر مستقیم علفکشها روی زنبورهای عسل هنوز کاملاً مشخص نیست، برخی مطالعات نشان دادهاند که مصرف گلیفوسیت میتواند توانایی ناوبری زنبورها را کاهش دهد. شاید مشکل بزرگتر این باشد که علفکشها گیاهان وحشی و گلداری را که منبع غذای طبیعی زنبورها هستند، از بین میبرند، در حالی که به طور همزمان موجب گسترش گیاهان مهاجم میشوند.
حاشیه جادهها، مزارع، شهرها و زمینهای بازی که از پوشش گیاهی طبیعی پاک شدهاند، تبدیل به مکان مناسبی برای رشد گونههای مهاجم شدهاند. همانطور که کشاورزان با سمپاشی علفهای هرز، خاک را برای کشت محصولات تککشتی آماده میکنند، کاربران دیگر علفکشها نیز پوشش گیاهی بومی را از بین میبرند و آن را برای رشد علفهای هرز مهاجم مستعدتر میکنند. واقعاً جای تأسف است که حاشیه جادهها را با علفکشها سمپاشی کنیم و سپس به زنبورهایمان دانههای سویای آسیابشده بدهیم.
تغییرات آب و هوایی
هرچند اطلاعات زیادی درباره تأثیرات بلندمدت تغییرات اقلیمی در دسترس نیست، چند مقاله نگرانکننده پیشنهاداتی ارائه کردهاند. یک مطالعه اخیر، محتوای پروتئین گرده گل طلایی را با نمونههای گرده جمعآوریشده از مجموعههای گیاهی چند سال پیش مقایسه کرد. دانشمندان دریافتند که میزان پروتئین در گرده گل طلایی بین سالهای ۱۸۴۲ تا ۲۰۱۴ حدود یکسوم کاهش یافته است.
مطالعات مشابه نشان دادهاند که محتوای پروتئین غلات مصرفی انسان نیز در این دوره کاهش یافته و این کاهش به افزایش سطح دیاکسید کربن در جو نسبت داده میشود. به نظر میرسد افزایش دیاکسید کربن باعث رشد سریعتر و بزرگتر گیاهان میشود، اما این رشد بیشتر در بخشهای رویشی، باعث کاهش پروتئین ذخیرهشده در دانهها و گرده میشود.
دمای بالاتر بهار همچنین موجب میشود برخی گیاهان زودتر از زمان هماهنگ با زنبورهای بومی که گردهافشانی آنها را بر عهده دارند، شکوفا شوند. این وضعیت زمانی رخ میدهد که گیاهان زودتر شکوفه میدهند اما زنبورها طبق زمان معمول ظاهر میشوند. در روابط تکگردهافشانی که یک گونه زنبور تنها یک گونه گیاه را گردهافشانی میکند، ممکن است هم زنبور و هم گیاه در معرض خطر انقراض قرار گیرند.
زنبورداران چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟
زنبورداران دیگر نمیتوانند نیازهای پروتئینی کلنیهای خود را نادیده بگیرند. باید در نظر داشته باشند که بسته به موقعیت مکانی، تأمین گرده ممکن است دیگر به اندازه گذشته فراوان، متنوع یا مغذی نباشد. استفاده از مکملهای گرده در شرایط احتمال کمبود نباید تردید شود. به ویژه وقتی بیماری، زمستانگذرانی ضعیف یا عملکرد نامناسب مشاهده میشود، باید بدانیم که کلنیهایی که به خوبی تغذیه شدهاند، بهتر از کلنیهای دچار سوءتغذیه عمل میکنند.
نگاهی به تصویر کلیتر نشان میدهد که کاشت انواع مختلف گلها و درختان گلدار ممکن است بهترین راهکار بلندمدت باشد. برخی گروهها در تلاش برای تغییر زمانبندی سمپاشیها در جوامع محلی هستند؛ فقط تغییر زمان سمپاشی میتواند تفاوت قابل توجهی ایجاد کند. دیگران با کاشت باغهای گردهافشان، نوارهای سبز، نواحی خدماتی و پارکها با گونههای دوستدار زنبور، آگاهی عمومی را افزایش میدهند. هرچند کاشت گل به نظر کوچک میآید، اما اگر تعداد کافی از افراد عواقب محیطی کاهش تنوع را درک کنند، شاید بتوانیم تغییری واقعی ایجاد کنیم.
پاورقی مقاله :
- ویتلوژنین (Vitellogenin):
ویتلوژنین یک پروتئین بزرگ ذخیرهای است که در بسیاری از حشرات، از جمله زنبورهای عسل، نقش بسیار مهمی در فرآیند تولید مثل و تغذیه نوزادان ایفا میکند. این پروتئین در کبد زنبور یا بافتهای مشابه تولید شده و به عنوان منبع اصلی اسیدهای آمینه و انرژی برای لاروها و تخمها عمل میکند. علاوه بر نقش تغذیهای، ویتلوژنین در زنبورهای بالغ نیز عملکردهای متعددی دارد؛ از جمله تنظیم سیستم ایمنی بدن، افزایش طول عمر زنبورهای کارگر، و تأثیر بر رفتارهای اجتماعی کلنی.
این پروتئین بهویژه در زنبورهای کارگر ماده نقش مهمی در تعادل بین فعالیتهای مختلف مانند پرستاری از نوزادان و جستجوی غذا دارد. مطالعات نشان دادهاند که سطح ویتلوژنین میتواند تحت تأثیر عوامل محیطی و نوع تغذیه تغییر کند و در نتیجه سلامت و کارایی کلنی را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، ویتلوژنین یکی از مولفههای کلیدی در پژوهشهای زیستشناسی زنبور عسل و مدیریت بهینه کلنی به شمار میرود. ↩︎

از همراهی شما سپاسگزاریم و امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان سودمند بوده باشد. اگر در خصوص این مقاله تجربه یا نظر خاصی دارید لطفا جهت بهره برداری دیگران آنرا در قسمت دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.
به مقالات ما امتیاز بدهید! با دادن ستاره، نظرتان را ثبت کنید و به دیگر بازدید کنندگان کمک کنید تا بهترین مقالات را سریعتر پیدا کنند.
ترجمه این مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان صورت گرفته است.


دسترسی سریع به آخرین مقالات مرتبط :
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 1
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
