
ناپدید شدن گلها و تأثیر آن بر زندگی زنبورها
«کجا رفتهاند همه گلها؟» ترانهای فولکلور است که در سال 1955 توسط پیت سیگر نوشته شد. از آن زمان، این ترانه درباره جنگ و مرگ توسط دهها هنرمند به زبانهای مختلف ضبط شده و اشعار جدیدی توسط اجراکنندگان مختلف به آن اضافه شده است. در سال 2010، نشریه نیو استیتسمن این اثر را بهعنوان یکی از برترین ترانههای سیاسی تمام دوران انتخاب کرد.
در آن زمان، کلمات «زنبور» و «تغذیه» بهندرت در یک جمله کنار هم قرار میگرفتند. تغذیه زنبورها موضوعی نبود که کسی نگرانش باشد. زنبورها آنچه را که ترجیح میدادند میخوردند و با آن رشد میکردند. اگرچه زنبورها در آن دوران باید از سموم دفع آفات دوری میکردند، اما منابع غذایی آنها متنوع، فراوان و مغذی بود. مراتع و زمینهای کشاورزی پر از زنبورهای بامبل، نجار، بنّا، عرقزنبور و زنبورهای عسل بود.
بهنوعی، پاسخ به پرسش «کجا رفتهاند همه گلها؟» همچنان سیاسی است، حتی وقتی درباره زنبورها صحبت میکنیم. نه سیاسی به معنای یک حزب یا ملت خاص، بلکه سیاسی به معنای نحوهای که ما انسانها برای مراقبت از سیارهمان انتخاب کردهایم. انسانها بهطور مداوم نیازهای خود را بر نیازهای محیطزیست ترجیح دادهاند و حالا بهای آن را میپردازیم. گونههای مختلف در سراسر جهان با سرعت وحشتناکی در حال انقراض هستند و منابع ما روزبهروز کمتر میشود.
زنبورها تا کجا باید پرواز کنند؟
از میان همه گونههای زنبور، زنبورهای عسل احتمالاً بهترین توانایی را برای مقابله با کمبود منابع غذایی مناسب دارند. زنبورهای عسل دارای محدوده جستجوی باور نکردنیای هستند که میتوان آن را در مقیاس مایلها اندازهگیری کرد. در زمانهای کمبود، گزارش شده که زنبورهای عسل تا ۸ کیلومتر را طی میکنند. محاسبات ساده نشان میدهد که دایرهای با شعاع ۸ کیلومتر تقریباً 50,000 هکتار را پوشش میدهد.
از سوی دیگر، اکثر زنبورهای منفرد مسافتهای کوتاهی را طی میکنند، برخی تنها ده ها از محل تولدشان. برای مثال، دایرهای با شعاع 100 متر تنها حدود 2.5 هکتار را در بر میگیرد. برای بسیاری از زنبورهای بومی، پارکینگ یک فروشگاه بزرگ مانند کاستکو، بیابانی وسیع، بایر و خطرناک است که هرگز نمیتوانند از آن عبور کنند.
پیشنهاد میکنم مقاله ” نیاز زنبورها به پروتئین؛ کلید تغذیه و سلامت کلنی ” را ملاحظه کنید 🌷

مقدار زیاد عسل، تغذیه خوب را تضمین نمیکند
مقدار زیاد عسلی که زنبورهای شما جمعآوری میکنند میتواند گمراهکننده باشد. آیا ممکن است کلنیای با 22 کیلو عسل اضافی دچار سوء تغذیه باشد؟ به نظر احمقانه میآید، اما آیا ممکن است یک نوجوان چاق دچار سوء تغذیه باشد؟ پاسخ در هر دو مورد میتواند بله باشد.
همه موجودات زنده برای رشد به تعادل مناسبی از مواد مغذی نیاز دارند. محصولات کشاورزی با کمپوست یا کود تقویت میشوند، همانطور که غذای سگ و خوراک خرگوش برای رشد بهینه فرموله شدهاند. غذاهای پر انرژی مانند شکر و نشاسته، اسیدهای آمینه، پروتئینها، ویتامینها، مواد معدنی و ریزمغذیهای موردنیاز موجودات زنده را تأمین نمیکنند. بنابراین، ممکن است کلنیای که پر از عسل است، از نظر تغذیه مناسب کمبود داشته باشد. پس به یاد داشته باشید، گرده است که کندو را زنده نگه میدارد.
همه گردهها یکسان نیستند
اما حتی گرده نیز محدودیتهایی دارد. همانطور که یک نوع سبزی نمیتواند تمام نیازهای تغذیهای ما را تأمین کند، یک نوع گرده نیز نمیتواند نیازهای تغذیهای زنبور را برآورده کند. مانند همه موجودات، زنبورها نیز باید رژیم غذایی متنوعی داشته باشند.

جنبههای متعددی از زندگی مدرن باعث ناپدید شدن گلها و به خطر افتادن سلامت زنبورها شده است. نمیتوانم همه آنها را نام ببرم، اما چند مورد از واضحترین آنها عبارتاند از:
- علکشها: علکشها گیاهان گلداری را که زمانی حاشیه جادهها، زمینهای بازی، باغها و مزارع را زینت میدادند، از بین میبرند. این کار منبع ارزشمندی از گرده، شهد و زیستگاه زنبورها را نابود میکند.
- گونههای مهاجم: طبیعت از خلأ بیزار است، بنابراین پس از نابودی گیاهان بومی با علکشها، علفهای هرز مهاجم مکان مناسبی برای ریشهدار شدن پیدا میکنند. بدون رقابت با گیاهان محلی، گونههای مهاجم به نوعی تکگونه تبدیل میشوند.
- علفهای هرز تکگونه: مانند محصولات تکگونه، علفهای هرز تکگونه مقدار زیادی گرده تولید میکنند، اما فقط از یک نوع. بدتر از آن، بهجای داشتن دهها گیاه مختلف که در زمانهای مختلف گل میدهند و غذا را در دورهای طولانی تأمین میکنند، شما یک گونه واحد دارید که همه در یک زمان گل میدهد. پس از آن، دیگر چیزی برای خوردن زنبورها باقی نمیماند.
- کاشتهای زینتی: گیاهان زینتی اغلب وارداتی هستند و از آنجا که زنبورهای بومی ما همراه با آنها تکامل نیافتهاند، ممکن است گرده آنها را دوست نداشته باشند.
- گونههای هیبریدی: گونههای هیبریدی ممکن است گرده کم یا اصلاً نداشته باشند، زیرا پرورشدهندگان گیاه که آنها را توسعه دادهاند، به دنبال ویژگیهایی غیر از گرده مغذی بودهاند. آنها ممکن است برای رنگ، مقاومت در برابر سرما، تحمل خشکی، مقاومت در برابر بیماری یا ویژگیهای دیگری که برای انسان جذاب است، پرورش داده شده باشند، نه برای زنبورها.
- تغییرات اقلیمی: صرفنظر از علل تغییرات اقلیمی، این تغییرات مشکلاتی ایجاد میکنند. در برخی موارد، زنبورها و گلها از هماهنگی خارج میشوند. گیاهان به تغییرات دمایی سریعتر واکنش نشان میدهند و ممکن است زودتر گل دهند، اما زنبورها پس از تعداد روزهای یا ماههای موردنیاز از خواب زمستانی خارج میشوند. در برخی موقعیتها، گلدهی گونههای موردعلاقه آنها پیش از بیرون آمدن زنبورها تمام میشود.
- از بین رفتن زیستگاه: گلها در پارکینگها، استادیومها، فرودگاهها، بزرگراهها، مراکز خرید یا مناظر شهری رشد نمیکنند. البته، زنبورهای عسل میتوانند در شهرها حرکت کنند، اما این عمدتاً به دلیل محدوده جستجوی گسترده آنهاست. زنبورهای بومی، بهویژه زنبورهای منفرد ساکن زمین که اکثریت گونههای زنبور را تشکیل میدهند، در این مکانها شانس زیادی ندارند.
- تکهتکه شدن زیستگاه: قطعات کوچک زمین اغلب گلهای کافی برای حمایت از زنبورهای ساکن در آنجا ندارند، اما قطعات اضافی ممکن است برای زنبورها بیش از حد دور باشند.
- روشهای کشاورزی: کشاورزان در گذشته محصولات علوفهای مانند شبدر و یونجه را پس از گلدهی برداشت میکردند، روشی که غذای زیادی برای زنبورها فراهم میکرد. اما در دوران مدرن، محصولات علوفهای درست پیش از گلدهی برداشت میشوند، بنابراین هم گرده و هم شهد از بین میروند.
- چمنزارها: اغلب شنیده میشود که چمنزارها بیش از هر محصول دیگری در آمریکای شمالی مساحت را پوشش میدهند. نمیدانم این درست است یا خیر، اما نزدیک به واقعیت است. متأسفانه، در چمنزارهای مدرن چیز زیادی برای زنبورها مفید نیست: بدون علوفه، بدون زمین باز برای لانهسازی، بدون مواد لانهسازی، فقط مقدار زیادی مواد شیمیایی.
- مناظر همیشهسبز: طراحان منظر تجاری و مسکونی به گیاهان و درختچههای همیشهسبز روی آوردهاند، زیرا سبز میمانند و برگریزی نمیکنند، اما اکثر آنها چیز زیادی به رژیم غذایی زنبورها اضافه نمیکنند. یک طراح فضای سبز که جلوی یک بانک کار میکرد به من گفت که همیشه سبزها عالی هستند، زیرا زنبورها را از ترساندن مشتریان دور نگه میدارند، اما واقعا چقدر غمانگیز.
کاشت گل بهترین راه برای کمک به زنبورها
وقتی مردم میپرسند چگونه میتوانند به زنبورها کمک کنند، به آنها بگویید گل بکارند. این بهترین کاری است که هر کس میتواند برای گردهافشانهای ما انجام دهد. درختان گلدار مقدار زیادی علوفه تولید میکنند، اما حتی باغهای کوچک و گلدانها هم میتوانند کمک کنند. گونههای بومی و گردهافشانی آزاد بهترین گرده را تولید میکنند، اما هدف، انتخاب گیاهانی با طیف گستردهای از زمانهای گلدهی است. اگر فضا مشکل است، روی گیاهانی تمرکز کنید که در اواخر تابستان و اوایل پاییز گل میدهند زیرا مهمترین زمان برای تغذیه زنبورهاست.
نظر شما درباره راههای کمک به زنبورها چیست؟ تجربه یا پیشنهادی دارید؟ با ثبت نظر و امتیازدهی به ما کمک کنید تا آگاهی بیشتری درباره حفاظت از گردهافشانها ایجاد کنیم!

از همراهی شما سپاسگزاریم و امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان سودمند بوده باشد. اگر در خصوص این مقاله تجربه یا نظر خاصی دارید لطفا جهت بهره برداری دیگران آنرا در قسمت دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.
به مقالات ما امتیاز بدهید! با دادن ستاره، نظرتان را ثبت کنید و به دیگر بازدید کنندگان کمک کنید تا بهترین مقالات را سریعتر پیدا کنند.
برای دیدن مقاله اصلی اینجا کلیک کنید
ترجمه این مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان صورت گرفته است.

دسترسی سریع به آخرین مقالات مرتبط :
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 3
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 3
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 3
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
این پست چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستاره کلیک کنید!
میانگین امتیاز 5 / 5. تعداد آرا: 3
تاکنون هیچ رأیی ثبت نشده است! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.

1 دیدگاه دربارهٔ «ناپدید شدن گلها و تأثیر آن بر زندگی زنبورها»
با تشکر از مقاله ارزشمند شما در مورد حفاظت از زنبورها و اهمیت گلها در تغذیه آنها. به نظر من، یکی از بهترین راههای کمک به زنبورها، کاشت گیاهان بومی مانند آویشن و گلهای وحشی در باغچهها و حتی گلدانهای کوچک است. من در حیاط خانهام چند گونه گل بومی کاشتم و شاهد افزایش حضور زنبورهای بومی بودم.
همچنین، اجتناب از استفاده از سموم شیمیایی در باغچه نقش مهمی در حفظ سلامت زنبورها دارد. پیشنهاد میکنم در کنار کاشت گل، آموزشهای عمومی درباره اهمیت گردهافشانها در پارکها و مدارس برگزار شود تا آگاهی عمومی افزایش یابد. به این مقاله 5 ستاره میدهم و امیدوارم مطالب بیشتری در این زمینه منتشر کنید!