توسعهٔ جمعیت زنبور عسل | بخش اول : اهمیت دانستن روند رشد و نمو
پیش از آنکه فردی نخستین کندوی زنبور عسل خود را تهیه کند، باید جنبههای کلیدی زیستشناسی زنبور را به خوبی فرا بگیرد. زنبوردار باید از نرخهای رشد زیستیِ سه نوع زنبور درون کلنی آگاه باشد. این موضوع چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت یا دستکم گرفت. اگر بخواهیم مثالی از دامپروری بزنیم، همانگونه که پرورشدهندهٔ گاو باید بداند که گوساله در چه مدت زمانی رشد میکند و به مراحل مهمی از رشد میرسد، زنبوردار نیز باید مدت زمان رشد زنبورها را بشناسد. در اینجا این نمونهٔ رایج را آوردهام که در میان زنبورداران تازهکار یا کمتجربه این مشکل را بسیار دیدهام:
هیچ لاروی که سر آن باز باشد وجود ندارد. فکر میکنم ملکهام را از دست دادهام!
اتفاقاتی که در درون کندو رخ میدهند، به زمان معینی نیاز دارند، ولی بسیاری از زنبورداران در انتظار شتاب گرفتن این فرایندها هستند و در نتیجه، واقعیتهای زیستی را نادیده میگیرند. اگر یک کلنی زنبور عسل اروپایی بخواهد ملکهای را جایگزین کند، زمانی لازم است تا این ملکهٔ جدید رشد کند، به سن جفتگیری برسد، جفتگیری انجام دهد و سپس تخمگذاری را آغاز کند. در ادامه این روند به تفکیک آمده است:
- رشد ملکه از تخم تا خروج از حجره »» ۱۶ روز
- روزهای لازم برای رسیدن به سن جفتگیری »» ۷ روز (یا بیشتر)
- روزهای لازم برای جفتگیری »» ۲ روز (یا بیشتر)
- روزهای لازم برای رشد تخمکها پس از جفتگیری »» ۳ روز
- مجموع کل »» ۲۸ روز
این یعنی چهار هفته از زمان گذاشته شدن تخم ملکهٔ آینده تا زمانی که او نخستین تخم کارگر خود را میگذارد! برخی از زنبورداران آموزشندیده انتظار دارند که طی دو یا سه هفته نوزادان جدیدی در کندو ببینند، گویی طبیعت باید صرفاً برای آنها فرایند رشد را شتاب بخشد! آنها که قانع شدهاند ملکه از بین رفته است، اغلب دست به خرید یک ملکهٔ دیگر میزنند و با این کار نهتنها خود را سردرگم میکنند بلکه کلنی را نیز به هم میریزند، چرا که سعی دارند ملکهای را به کندویی معرفی کنند که در حال حاضر در آن ملکهای در حال رشد وجود دارد! این کار هم پرهزینه و هم هدررفت منابع است و در واقع نمونهای ضعیف از دامپروری به شمار میرود.
ملکهام حتماً مرده چون نمیتوانم هیچ تخمی ببینم!
تخم زنبور بسیار کوچک است و بسیاری از زنبورداران هنگام بررسی دقیق یک قاب نوزاد، در روزی ابری یا بدون نور مناسب (که در این مواقع نور خورشید از پشت سر بهترین گزینه است)، نتیجه میگیرند که در قاب هیچ تخم یا لارو جوانی وجود ندارد. ولی وقتی من قاب را برمیدارم و نگاه میکنم، اغلب قاب پر از تخم و لارو تازه بیرونآمده است. بله، لاروهای جوان تقریباً شفاف به نظر میرسند، بهویژه اگر روی موم زنبوردار روشن یا بنیاد پلاستیکی روشن قرار داشته باشند. من معمولاً به این زنبورداران آموزشندیده پیشنهاد میکنم که همراه خود چراغ قوه و ذرهبین داشته باشند تا بتوانند این بررسیهای مهم را انجام دهند. هرچند این مسئله مستقیماً به زیستشناسی زنبور مربوط نمیشود، ولی به زیستشناسی زنبوردار مربوط است که نمیتواند درست ببیند. وقت آن است که یک معاینهٔ چشم انجام دهید!
پنج هفته است که در کندو ملکه دارم. تخم باز و نوزاد سرپوشیده در قابها دیده میشود، ولی جمعیت کندو در حال کاهش است. چه اتفاقی افتاده؟
عوامل زیادی ممکن است باعث کاهش جمعیت یک کلنی شوند، ولی پنج هفته زمان حساسی برای جمعیت زنبورهاست، بهویژه اگر اجازه دادهاید زنبورها خودشان ملکهای را پرورش دهند. اگر ۲۱ روزی را که برای رشد یک زنبور کارگر از تخم تا بیرون آمدن از حجره نیاز است در نظر بگیریم، باید آن ۲۸ روزی را هم اضافه کنیم که ملکه برای آغاز تخمگذاری نیاز دارد.
۲۸ روز بهعلاوهٔ ۲۱ روز میشود ۷ هفته. رشد یک ملکهٔ جدید پس از مرگ ناگهانی ملکهٔ قبلی یا زمانی که زنبوردار یک تقسیم طبیعی انجام میدهد، زمان زیادی میبرد. هفت هفته زمان بسیار زیادی است برای یک کلنی که در این مدت هیچ زنبور بالغ جدیدی در آن بیرون نیامده باشد، بهویژه اگر هنگام تقسیم یا بیملکه شدن، نوزاد سرپوشیدهٔ زیادی در کندو وجود نداشته باشد. ظرف سه تا پنج هفته خواهید دید که جمعیت زنبورهای بالغ رو به کاهش میگذارد، مگر آنکه بهصورت هدفمند قابهایی حاوی نوزاد سرپوشیده یا در حال تولد به کندو افزوده باشید تا جمعیت زنبورها تقویت شود.

چرا زنبورداران تخمها و لاروها را نمیبینند؟ این یک قاب پلاستیکی سیاه از شان کارگر است. بخش زیادی از موم تازه کشیده شده برداشته شده تا تخمها و لاروها آشکار شوند. لاروهایی که روی بستری از ژلهٔ سلطنتی شناورند، «سادهترین» موارد برای مشاهده هستند. به همین دلیل است که زنبورداران باید در زنبورداری همیشه چراغقوه و ذرهبین دستی همراه داشته باشند.
چرا زنبورداران تخمها و لاروها را نمیبینند؟
این تصویر قاب پلاستیکی سیاهرنگی از شانهٔ کارگر است. مقدار زیادی از موم تازه برای آشکار شدن تخمها و لاروها برداشته شده است. لاروهایی که روی بستری از ژل رویال شناور هستند، آسانترینها برای دیدن هستند. به همین دلیل است که زنبورداران باید همیشه یک چراغ قوه و یک ذرهبین همراه خود در زنبورستان داشته باشند.
خلاصهای از زمان رشد زنبورهای کارگر، نر و ملکه
کارگرها
بیشتر زنبورهای یک کلنی، زنبورهای کارگر هستند. تمام کارگرها ماده هستند، ولی در جنسیتی متفاوت از ملکه قرار دارند. آنها تمام کارهای کندو را انجام میدهند و همهٔ غذاهای مورد نیاز زنبورها (شامل گرده، شهد و آب) را جمعآوری میکنند. کارگرها همچنین رزینی که از درختان جمعآوری میکنند را برای پوشاندن درون کندو بهکار میبرند – که به آن برهموم میگوییم. آنها قادر به جفتگیری با زنبورهای نر نیستند و هرگز تلاش نمیکنند تا پرواز جفتگیری انجام دهند. دستگاه تولیدمثل آنها بسیار کوچک است و تنها در غیاب فرمون ملکه میتوانند تخم بگذارند. این تخمها لقاحنیافتهاند و تنها به زنبورهای نر تبدیل میشوند.
زنبورهای کارگر کنترل رفتار و جایگزینی ملکه را در دست دارند و همچنین بر تعداد و توزیع سنی زنبورهای نر در یک کلنی نظارت میکنند. تخمهای لقاحنیافته، هاپلوئید هستند، یعنی تنها یک مجموعه از کروموزوم دارند. در راستهٔ پردبالان (زنبورها، مورچهها، زنبورهای وحشی)، این تخمها به نر تبدیل میشوند. زنبورهای نری که توسط کارگرها تولید میشوند، بسته به دیدگاه دانشمند مورد نظر، ممکن است در انتقال اطلاعات ژنتیکی مؤثر یا بیتأثیر باشند.
رشد زنبور کارگر
در شمارش روزهای کامل، مراحل رشد دگرگونی زنبور کارگر از یک پیشرفت عددی ساده پیروی میکند: سه روز تخم، شش روز لارو، و دوازده روز در حجرهٔ سرپوشیده. این رابطهٔ ساده را به یاد داشته باشید: ۳ + ۶ + ۱۲ = ۲۱ روز. مانند بسیاری از چیزها در کندو، اینها میانگین هستند و زمانبندی دقیقاً معادل ۲۴ ساعت نیست. دما و تغذیه بر سرعت رشد اثر میگذارند.
سلولهای ملکه در انکوباتور. تفاوتهای ژنتیکی در زمان رشد ملکه میتواند منجر به بیرون آمدن زودهنگام یک ملکه شود که ظرف چند ساعت تمام سلولهای دیگر را نابود میکند.
تخم
ملکه پس از وارد کردن سر خود به داخل حجره برای تشخیص اندازهٔ آن، یک تخم کارگر در آن قرار میدهد. هنگامی که بدن خود را درون حجره جای میدهد، مقداری از اسپرم ذخیرهشده در کیسهٔ ذخیرهٔ اسپرم خود را برای انجام لقاح آزاد میکند. ملکه میتواند هم تخمهای بارور و هم تخمهای بدون لقاح بگذارد؛ تخمهای هر دو جنس، یعنی کارگر و نر، بسته به اندازهٔ حجرهها در حجرههای کارگر قرار داده میشوند. تمام تخمهای کارگر بارور هستند و یک ملکهٔ خوب الگویی با بیش از ۹۵ درصد حجرهٔ کارگر تولید میکند و تنها تعداد کمی حجرهٔ بدون تخم یا با تخمهای نر دوجنسه دارد (این تخمها کمی پس از خروج نوزاد از تخم حذف میشوند).
این مرحله، دورهای است که طی آن اسپرم و تخمک با هم ترکیب میشوند و جنین حاصل، از زردهٔ درون تخم تغذیه میکند. در این دورهٔ سهروزهٔ کوتاه، رشد جنینی زنبور با سرعت بسیار بالا انجام میشود. تخم بهصورت عمودی و با سر رو به پایین، بهوسیلهٔ مقدار اندکی مادهٔ چسبنده در کف تخم نگه داشته میشود. در پایان سه روز، پوستهٔ بیرونی تخم که “کوریون” نام دارد، نرم شده و درون بدن جذب میشود. سپس تخم بر کف حجره پهن شده و به لارو تبدیل میشود.
از شما دعوت میکنیم مقاله ” ظاهر، نقشها و فواید زنبور نر چیست؟ ” را ملاحظه کنید 🌷

لارو
بهمحض بیرون آمدن لارو از تخم، وارد دورهای از تغذیهٔ پیوسته و رشد بسیار سریع میشود. در طول شش روز، زنبور از تخمی بسیار کوچک به لاروی بزرگ تبدیل میشود. زنبورهای پرستار بارها در هر ساعت لارو را تغذیه میکنند و در ۴۸ تا ۵۰ ساعت نخست، مقدار زیادی ژلهٔ سلطنتی در کف حجره در اختیار او قرار میدهند. این همان غذایی است که به لاروهای ملکه در تمام دورهٔ لاروی داده میشود. پس از این تغذیهٔ اولیه، رژیم غذایی لارو به ترکیب پیچیدهتری تغییر مییابد که از بروز ویژگیهای ملکه جلوگیری کرده و به رشد ویژگیهای کارگر کمک میکند. این رژیم خاص که “ژلهٔ کارگری” نام دارد، شامل کربوهیدراتها و مولکولهای چربی بیشتری است که فرایند رشد بهسمت کارگر شدن را فعال کرده و ویژگیهای مربوط به طبقهٔ ملکه را خاموش میسازد. لارو کارگر بر بستری از ژلهٔ سلطنتی شناور است.
در زمان پرورش ملکه، این همان دورهٔ طلایی برای جدا کردن لارو و قرار دادن آن در فنجان ملکه است. لارو روی بستر ژلهٔ سلطنتی شناور بوده و دستکم چهار بار پوستاندازی میکند تا به آخرین پوستاندازی و تبدیل شدن به شفیره برسد. پوستهای انداختهشده بسیار نازک بوده و بهسختی قابل تشخیص هستند. در روز ششم، زنبورها بر روی حجره یک “درپوش” مومی قرار میدهند، هرچند که لارو هنوز مرحلهٔ رشد لاروی را بهطور کامل به پایان نرسانده است. در این زمان، بدن لارو به شکلی میانی تغییر مییابد که بین حالت لارو و مرحلهٔ شفیرگی قرار دارد و به آن “پیششفیره” گفته میشود.
زنبورها یک دگردیسی چهارمرحلهای را پشت سر میگذارند:
تخم، لارو، شفیره و بالغ. در اینجا منظور از دو مرحلهٔ میانی، لارو و شفیره است (که در مرحلهٔ شفیره، چشمها تیره شده و وارد مرحلهٔ چشم بنفش میشوند).
شفیره
لارو با استفاده از غدههای ویژهای که در سر خود دارد، پیلهای نازک و ابریشمی به رنگ قهوهای میتند. سپس، آخرین پوستاندازی خود را انجام داده و به شفیره تبدیل میشود؛ موجودی با شکل ظاهری زنبور، اما بدون رشد کامل بالها و بدون رنگدانههای پوست بیرونی. نخستین بخش از بدن زنبور که شروع به تغییر رنگ میکند، چشمهای مرکب است که ابتدا صورتی و سپس بنفش میشوند. درون بدن نیز در حال تغییر و تمایز است؛ اندامهای زنبور بالغ مانند معدهٔ عسلی از بخشهای سادهتر دستگاه گوارش لاروی شکل میگیرند. اینکه دقیقاً چه تعداد تغییر در این مرحلهٔ بهظاهر «آرام» یا «در حال استراحت» از رشد رخ میدهد، هنوز بهدرستی شناخته نشده است، اما این تغییرات بسیار زیاد و برای ایفای نقشهای گوناگون زنبور بالغ در کندو حیاتی هستند.
زنبور تازه متولد شده
بیست و یک روز پس از آنکه ملکه یک تخم کوچک را درون حجره قرار داده است، زنبور کارگر از تخم خارج میشود؛ بدنی نرم دارد، هنوز قادر به نیش زدن نیست و سطح بدنش پوشیده از موهایی است که هنوز در هوای داخل کندو خشک نشدهاند. برخی این بیرون آمدن را «بیرون آمدن از تخم» مینامند، اما ما واژهٔ «تفریخ» را تنها برای تبدیل تخم به لارو بهکار میبریم و اصطلاح «ظهور» را برای توصیف لحظهای بهکار میگیریم که زنبور کارگر پوشش ابریشمی محافظ حجرهاش را میبرد و از آن بیرون میآید، آماده برای آغاز نخستین وظایفش بهعنوان یک زنبور بالغ. این زنبورهای جوان که هنوز بالغ کامل نیستند، نسبت به ملکه واکنشپذیر هستند و بهسرعت بوی او را یاد میگیرند؛ عاملی که در بخشهای مختلف از زندگی بزرگسالیشان به آنها کمک میکند.
تقسیم کار
زنبور پرستار (در بخش پرورشی کندو)
این زنبورهای جوان خیلی زود وظایف خود را بهعهده میگیرند. هیچ زنبور دیگری به آنها آموزش نمیدهد یا راهنماییای برای وظایف آینده نمیکند. نه کارآموزیای وجود دارد و نه تجربهاندوزیای تحت نظارت دیگران.
پاکسازی حجرهها – زنبورهایی که تازه از حجره بیرون آمدهاند، حجرههایی را که نوزاد از آن خارج شده تمیز میکنند؛ آنها بقایای ژلهٔ سلطنتی، مواد دفعی لارو و لبههای درپوش حجره را برمیدارند. همچنین هر کنهٔ واروای باقیماندهای را که هنوز در حال رشد است، بیرون کشیده و نابود میکنند. پس از تمیز شدن حجره، احتمالاً بوی نامطلوبی که ممکن است باعث شود ملکه از تخمگذاری در آن حجره پرهیز کند، حذف میشود یا اینکه زنبور پرستار، حجرهٔ خالی را با بوی ویژهای یا فرمون خاصی آغشته میکند که ملکه را به تخمگذاری در آن تشویق میکند. به این ترتیب، چرخهٔ پرورش نوزاد دوباره آغاز میشود.
تغذیهٔ نوزادان – زنبورهای تازه متولد شده بهسرعت خود را با گرده و شهد تغذیه میکنند و نیز توسط سایر زنبورهای کارگر تغذیه میشوند. این تغذیه بخشی از سازوکار «معدهٔ اجتماعی» کندو است که شامل مواد غذایی و ترکیبات شیمیایی گردآوریشده از سوی ملکه نیز میشود. فرآیند تغذیه، دستگاه گوارش زنبور را تحریک میکند تا مواد غذایی را پردازش کرده و پروتئینها و کربوهیدراتها را به ژلهٔ سلطنتی تبدیل کند. هنگامی که زنبورداران به کلنیها غذا میدهند، تنها درصد اندکی از زنبورها از محل تغذیه غذا جمعآوری میکنند، اما همهٔ زنبورهای کلنی بهسبب رفتار اشتراک غذایی از این تغذیه بهرهمند میشوند.
تولید ژلهٔ سلطنتی – هر زنبور کارگر، در دورهای از زندگی خود و در صورت فراهم بودن شرایط فصلی و منابع غذایی، مقدار زیادی ژلهٔ سلطنتی تولید میکند. در بیشتر طول سال، این تولید تقریباً بلافاصله پس از دریافت غذا انجام میشود، اما در پاییز و اوایل زمستان، تولید ژلهٔ سلطنتی به تعویق میافتد، چرا که کلنی وارد دورهای از توقف در پرورش نوزاد میشود. با ظاهر شدن نخستین لاروها در دیماه (در نیمکرهٔ شمالی)، زنبورهای پرستار منتخب تحریک شده و ترشح ژلهٔ سلطنتی را آغاز میکنند.
تنظیمکنندگان پرورش نوزاد – بهنظر میرسد که این زنبورهای جوان مقدار ژلهٔ سلطنتی را براساس تحریک حاصل از افزایش طول روز و نیز بودجهٔ غذایی کندو تنظیم میکنند و به این ترتیب، میزان پرورش نوزادان را تعیین مینمایند. در اینجا، همان «معدهٔ اجتماعی» کنترل رشد جمعیت را در دست دارد. زنبورهایی که ذخایر غذایی مناسبی در یاختههای بدنی و دستگاه گوارش خود دارند، فقط در صورتی ژلهٔ بیشتری تولید میکنند که هم در شانها و هم از طریق ورود غذا توسط زنبورهای جستجوگر، ذخایر غذایی کافی در دسترس باشد.
کیفیت ذخایر غذایی موجود در یاختههای بدنی زنبورهای پرستار زمستانگذران برای مراقبت و تغذیهٔ چرخهٔ نوزادی سالم در ابتدای فصل حیاتی است. اگر کلنی در فصل قبل ذخایر غذایی ضعیفی داشته، در معرض کنهها و بیماریها قرار گرفته یا دچار استرسهای دیگر بوده باشد، زنبورهای پرستار توانایی کمتری در پرورش نوزاد خواهند داشت. بنابراین، این دمای بیرون کندو نیست که تعیین میکند کلنی چه مقدار نوزاد تولید کند، بلکه جمعیت زنبورها و وضعیت تغذیهای زنبورهای پرستار عامل تعیینکننده است. این رابطه باعث میشود که زنبورهای جوان، نقش بسیار مهمی در آغاز صحیح فصل جدید ایفا کنند.
مراقبان ملکه – زنبورهای پرستار همچنین وظیفهٔ تغذیه و مراقبت از ملکه را بهعهده دارند. آنها میزان غذایی که ملکه دریافت میکند را تنظیم میکنند و خود نیز تحت تأثیر عواملی پیچیده هستند که شامل ذخایر غذایی، ترکیب تغذیهای معدهٔ اجتماعی و جمعیت زنبورهای جوان داخل کندو میشود. بخشی از این شبکه، بازخوردی است که زنبورهای پرستار از طریق بازگرداندن مادهٔ ملکهٔ تغییریافته به خود ملکه منتقل میکنند؛ ملکه نیز به این سیگنالهای شیمیایی خود (فمونها و هورمونها) پاسخ میدهد. گروه همراهان ملکه بهطور مداوم تغییر میکند. هنگام استراحت، ملکههایی را جستجو کنید که همراهان بزرگی دارند؛ دستکم ده یا حتی بیش از دوازده زنبور کارگر. ملکههایی که گروه همراه کوچکی دارند معمولاً عملکرد ضعیفی در کندو دارند.
توسعهٔ جمعیت زنبور عسل | بخش دوم : تسلط بر زیستشناسی

از همراهی شما سپاسگزاریم و امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان سودمند بوده باشد. اگر در خصوص این مقاله تجربه یا نظر خاصی دارید لطفا جهت بهره برداری دیگران آنرا در قسمت دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.
ترجمه مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان صورت گرفته است.


دسترسی سریع به آخرین مقالات مرتبط :